|
گزارش «وطنامروز» از حال و هوای انتشار آثار متأثر از کرونا
کتاب علیه کرونا
عباس اسماعیلگل: این روزها که همه فعالیتهای فرهنگی و هنری کشور متاثر از بحران جدیدی به نام کرونا شده است، برخی نویسندهها و ناشران کشور تصمیم گرفتند به جای خانهنشینی، تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کنند و با پرداختن به موضوعات مرتبط با شرایط کرونایی، آثاری را همسو با این حال و هوا روانه بازار نشر کردهاند، البته بسیاری هم این روزها آثار مختلفی را در دست تهیه و انتشار دارند که طی روزها و ماههای آینده روانه بازار نشر خواهد شد. در میان آثار منتشرشده مرتبط با ویروس کرونا، کتابهای متنوعی به چشم میخورد؛ از انتشار کتاب «در وصف مدافعان سلامت» گرفته تا کتاب «درباره مراقبتهای حرفهای بهداشتی در پیشگیری از بیماری کرونا» در سبد متنوع کتابهای کرونایی وجود دارد. در ادامه این گزارش به 6 اثر کرونایی که بیشتر از سایر آثار مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته است پرداختهایم.
* «من هم کرونا گرفتم»
رمان «من هم کرونا گرفتم» نوشته روحالله حسینی که بتازگی توسط نشر لوگوس چاپ شده، درباره یک قهرمان بوکس است که سالها پیش، این ورزش را به شوق ادبیات و نوشتن کنار گذاشته اما در حال حاضر در جدال مرگ و زندگی بر اثر بیماری کروناست و زندگی گذشته و آینده خود را از نظر میگذراند. این داستان از طریق راوی اولشخص روایت میشود.
شخصیت اصلی رمان که در کتابخانه شخصی خود در قرنطینه به سر میبرد، هم باید با بیماری مبارزه کند و هم با تناقضات فردی، اجتماعی، سیاسی و فلسفی ذهنش.
نویسنده کتاب، در رشته ادبیات فرانسه تحصیل کرده و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران است. او علاوه بر کتاب پژوهشی «بحران مدرنیته و مدرنیته در بحران» و مجموعهمقالات «فایده ادبیات»، مجموعه داستان «موج و دریاها» و داستان «کهکشانها، تو و خدا و من» را نیز در کارنامه دارد. از حسینی، مقالاتی هم به زبانهای فارسی و فرانسوی منتشر شده است.
* اولین کتاب تصویری با موضوع مدافعان سلامت
نخستین کتاب عکس با موضوع مدافعان سلامت کاری از هاشم عرفانمنش، مسؤول انجمن عکس سازمان بسیج هنرمندان شیراز توسط انتشارات نسل روشن منتشر شده است.
این کتاب دارای ۳ فصل است که در فصل اول عکس پزشکان و پرستاران به نمایش گذاشته شده، در فصل دوم تصاویر پرتره از کادر درمان اعم از پزشکان، پرستاران و نیروهای خدماتی که در بیمارستانهای شهید فقیهی، شهید چمران و بیمارستان حضرت علیاصغر(ع) بودند قرار داده شده است و در فصل سوم به سپاسگزاری مردم نسبت به فداکاریها و مجاهدتهای کادر درمانی کشور پرداخته است.
از دیگر ویژگیهای این کتاب این است که تمام عکسهای آن در سطح شهر شیراز گرفته شده که ۳ ماه به طول انجامیده است. در مجموع عکسهای این کتاب ۹۰ عکس است.
* داستانکهای «کلمات علیه کرونا»
نشر «سرای خودنویس» ۲۳۷ داستانک برگزیده در مسابقه کلمات علیه کرونا را در قالب کتاب «کلمات علیه کرونا» روانه بازار نشر کرده است، این کتاب شامل داستانکهای برگزیده مسابقهای است که نشر سرای خودنویس در بهار ۱۳۹۹ با عنوان «کلمات علیه کرونا» برگزار کرد و آثار برگزیده هیأت داوران در قالب کتاب چاپ و منتشر شد.
مسابقه «کلمات علیه کرونا» از ۲۶ اسفند ۹۸ تا پایان فروردین ۹۹ با هدف تبدیل تهدید کرونا به فرصت کشف استعداد داستانکنویسی برگزار شد تا علاقهمندان به نویسندگی، روزهای قرنطینه و همهگیری ویروس کرونا را با اضطراب و درگیری فکری کمتری سپری کنند و لحظات خانهنشینی خود را به نوشتن داستانک بپردازند.
قالب کتاب «کلمات علیه کرونا» در ۱۰۴ صفحه از سوی نشر سرای خودنویس در ۲ نسخه کاغذی و الکترونیکی منتشر شد.
* رمان عاشقانه «دوران کوران»
در میان آثار کرونایی، رمانهای عاشقانه از محبوبیت بالایی نزد مخاطبان برخوردارند، به طوری که از رمان جدید «دوران کوران» نوشته سیدحسامالدین رایگانی استقبال خوب و مناسبی شده است. این رمان که توسط انتشارات «کتابستان معرفت» منتشر و راهی بازار نشر شده است داستانی عاشقانه را در روزگار شیوع کرونا دربر میگیرد و حقایقی از کادر درمانی و فضای بیمارستانهایی را تصویر میکند که با کرونا میجنگند. این حقایق در برخی فرازها با تخیل نویسنده تلفیق شده است.
کتابستان معرفت اعلام کرده این کتاب را در راستای قدردانی از زحمات کادر درمانی کشور و تولید آثار ادبی مرتبط با مسائل روز چاپ کرده است و به مخاطبانی هم که این کتاب را به دست میگیرند گفته «این کتاب را بخوانید و پس از آن، هر چه میتوانید رعایت نکنید!»
نویسنده برای تالیف کتاب جدید خود به بیمارستانهای مسیح دانشوری، بعثت و بقیهالله رفته و ضمن گفتوگو با کادر درمانی ازجمله پزشکان و پرستاران، رمان خود را نوشته است. بستر زمانی داستان «دوران کوران» ۲ ماه ابتدایی شیوع کروناست.
* «دوران کروناویروس» منتشر شد
کتاب «دوران کروناویروس: جهان در بحران تاج پنجگرمی» نوشته محمدعلی نویدی در ۱۹۰ صفحه توسط انتشارات «دایره دانش» منتشر شده است. نویسنده کتاب را در 3 بخش تنظیم کرده است؛ نخست بخش مطالعات تطبیقی و مقایسهای است که پیشگفتار کتاب را شامل میشود. در این بخش نویسنده با مقایسه دوران کروناویروس و عصر طاعون، وبا، تیفوس، ایدز و آنفلوآنزا، به بحث و بررسی و تحلیل تفاوتها و تشابههای این دوران پرداخته است و تجربه مشترک این اعصار اپیدمی و بیماری همهگیر و جهانی را، برای بشر قرن بیستویکم یادآوری کرده و در ادامه فرق دوران شیوع «کووید- ۱۹» در قرن حاضر را با شرایط و اوضاع قرون بیماریهای واگیر، بررسی کرده است. در این کتاب 40 مقاله و مطلب کوتاه «طبق روش تفکر اثربخش» آمده است. موضوع مقالات و مطالب کتاب، مقولات مرتبط با انسان و زندگی است؛ مانند امیدواری، مدیریت ذهن، اندیشهورزی در کارها و امور زندگی، همکاریها و همبستگیهای اجتماعی و.... در قسمت پایانی این بخش هم به دوران «پساکرونا» پرداخته شده که شامل ۱۰ مقاله میشود.
نویسنده در این بخش آمار روزانه ایران و جهان را رصد و دستهبندی کرده و مطالعهای تطبیقی را سامان داده است. این کتاب به عنوان نخستین منبع مربوط به دوران کروناویروس، میتواند بهمنزله یک کتاب مرجع و رفرنس تلقی شود.
* ترجمه دیگری از کتاب ژیژک درباره کرونا
در میان آثار کرونایی، بازار ترجمهها در این حوزه هم حسابی گرم است و کتاب جدید «اسلاوی ژیژک» که موضوعش اپیدمی ویروس کرونا در جهان است، در حال حاضر با 2 ترجمه برای چاپ در بازار نشر ایران آماده عرضه شده است. اقبال از این کتاب به نحوی است که از اردیبهشتماه تاکنون 3 مترجم برای ترجمه کتاب وارد عمل شدهاند. هوشمند دهقان، مترجم آثار فلسفه و ادبیات، آخرین مترجمی است که این کتاب را ترجمه کرده و توسط انتشارات صدای معاصر به چاپ رسانده است. کتاب ژیژک «عالمگیر!» نام دارد و عنوان فرعیاش هم «کووید-19 جهان را تکان میدهد!» است. این متفکر معاصر در کتاب جدیدش درباره اپیدمی ویروس کرونا نوشته است و اثرش یک مقدمه، ۱۰ فصل و یک ضمیمه دارد.
ارسال به دوستان
درخواست فرمانده ستاد عملیات کرونا برای اعزام کادر درمان شهرستانهای کوچک و روستاها به بیمارستانهای کلانشهرها
فراخوان ملی برای پرستاران
اسدالله خسروی*: خستگی مفرط تیم پزشکی و نیاز مبرم به پرستاران برای رسیدگی به بیماران کرونایی که این روزها تختهای بیمارستانها را پر کردهاند باعث شد فرمانده ستاد عملیات مقابله با کرونا در کلانشهر تهران از وزیر بهداشت خواستار صدور مجوز انتقال سربازان وظیفه با مدرک رشتههای پزشکی، پرستاری و پیراپزشکی به بیمارستانها و مراکز بهداشتی به منظور جبران کمبود کادر این مراکز شود.
به گزارش «وطن امروز»، موج دوم کرونا در حالی کشور را فرا گرفته است که مشکلات درمان خیلی از بیماران موج اول در بیمارستانها همچنان پابرجاست و خستگی، توان تیم پزشکی را گرفته است؛ موجی که این بار بدون علائم ظاهر میشود و کودکان و نوجوانان را گرفتار میکند. کارشناسان بهداشت بر این باورند اگر دولت نسبت به تداوم محدودیتها و سختگیری در ترددها پافشاری میکرد اکنون با موج دوم این بیماری خطرناک مواجه نمیشدیم. در شرایطی که کرونا همه جا برای به زانو درآوردن شهروندان کمین کرده است اما ادارات، مشاغل و فعالان کسبوکار با ظرفیت تمام کار میکنند و شاهد شلوغی و ازدحام جمعیت در اماکن پرتردد هستیم. در چنین شرایطی فرمانده ستاد عملیات مقابله با کرونا در کلانشهر تهران خواستار دورکاری ۵۰ درصد کارکنان و کارمندان سازمانها و دستگاههای اجرایی شده است. علیرضا زالی در نامهای به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواستار دورکاری ۵۰ درصد کارکنان و کارمندان سازمانها و دستگاههای اجرایی به منظور کاهش تردد در سطح شهر برای جلوگیری از شیوع کرونا شد. در نامه زالی خطاب به سعید نمکی آمده است: «با عنایت به ابلاغ مصوبه الزام سازمانها و دستگاههای اجرایی مبنی بر استفاده حداکثر از دوسوم کارکنان و کارمندان برای فعالیت به صورت حضوری و استفاده از یکسوم دیگر به صورت دورکاری، چرخشی و... و تأثیرات مثبت این مصوبه در کاهش تردد و تراکم صبحگاهی در استفاده از وسایل نقلیه عمومی از جمله مترو و اتوبوس در کلانشهر تهران، لذا استدعا دارد دستور فرمایید این مصوبه را به صورت ۵۰ درصد حضوری و ۵۰ درصد دورکاری، چرخشی و... تصویب و ابلاغ فرمایند به نحوی که از مرخصی استحقاقی افراد نیز کسر نشود». زالی همچنین در نامهای دیگر به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواستار صدور مجوز انتقال سربازان وظیفه با مدرک رشتههای پزشکی، پرستاری و پیراپزشکی به بیمارستانها و مراکز بهداشتی به منظور جبران کمبود کادر این مراکز شد.
* آمار جانباختگان به زیر 200 نفر رسید
آمار فوتیهای ناشی از بیماری «کووید-19» بالاخره پس از مدتها به زیر 200 نفر در یک شبانهروز رسید. سخنگوی وزارت بهداشت دیروز آخرین آمار مبتلایان و فوتیهای ناشی از کرونا در کشور را اعلام کرد و گفت: در شبانهروز گذشته و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، 2 هزار و ۳۱۶ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که یکهزار و ۲۹۸ نفر از آنها بستری شدند تا مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۲۸۸ هزار و ۸۳۹ نفر برسد. سیما ساداتلاری گفت: متأسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته ۱۹۵ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۵ هزار و ۴۸۴ نفر رسید. وی در ادامه گفت: ۳۶۷۰ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. ساداتلاری همچنین بر لزوم پرهیز از سفر به جزیره کیش تا بهبود شرایط بیماری تاکید کرد و گفت: در 2 شهرستان پارسیان و جزیره کیش افزایش موارد بستری و ابتلا نگرانکننده است؛ بنابراین از هموطنان میخواهیم تا بهبود شرایط بیماری از سفر به کیش خودداری کنند.
* به اماکن مقدس سفر نکنید
شیوع موج دوم ویروس کرونا در حالی به همه استانها و شهرستانهای کشور رخنه کرده است که ماههای محرم و صفر و مراسم مذهبی و سوگواری نزدیک است. در این باره معاون کل وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: مسافرت به اماکن مقدس در شرایط کنونی به هیچ عنوان توصیه نمیشود، زیرا با افزایش تعداد زائران، رعایت دستورالعملهای بهداشتی نیز دشوارتر خواهد شد. ایرج حریرچی در حاشیه تشرف به بارگاه ثامنالحجج(ع) و بازدید از نحوه رعایت دستورالعملهای بهداشتی در سطح اماکن متبرکه رضوی، اظهار کرد: آستان قدس رضوی توانسته با مدیریت عالی و خردمندانه، شرایط مناسبی را با رعایت دستورالعملهای بهداشتی برای زائران فراهم آورد. حریرچی با بیان اینکه در شرایط کنونی که شمار مرگومیرهای ناشی از بیماری کرونا افزایش یافته، توصیه اصلی وزارت بهداشت به حداقل رساندن سفرها تا اطلاع ثانوی، از جمله سفر به شهرهای زیارتی بویژه شهر مشهد است، تصریح کرد: مسافرت به اماکن مقدس در شرایط کنونی به هیچ عنوان توصیه نمیشود، زیرا با افزایش تعداد زائران، رعایت دستورالعملهای بهداشتی نیز دشوارتر خواهد شد. وی افزود: هنوز رستورانها، مسافرخانهها، هتلها و اماکن عمومی سطح شهر نتوانستهاند پروتکلهای بهداشتی را به طور کامل رعایت کنند و اماکن و فضاهای بیرون از آستان رضوی مانند حرم مطهر نیست و خطر شیوع و ابتلا به کرونا وجود دارد.
* خبرنگار
***
[ظهور مافیای دارو و ماسک در سایه بیعملی دولت]
عضو انجمن علمی آموزشی- بهداشت و ارتقای سلامت ایران درباره کمتوجهی دولت به سختگیری در بازگشت محدودیتها و لازمالاجرا بودن پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی میگوید دولت روحانی از همان ابتدای شیوع این بیماری در کشور نشان داد به دنبال راهبرد ایمنی جمعی درباره کروناست، در حالی که هیچ چیز تحت عنوان ایمنی جمعی یا گلهای در بیماری «کووید-19» وجود ندارد. دکتر محمدرضا محبوبفر در گفتوگو با «وطن امروز» به ناکارآمدی دولت نسبت به چارهاندیشی و حرکت ضربتی برای قطع زنجیره این بیماری مهلک در کشور اشاره کرد و افزود: در بخش تامین تجهیزات بهداشتی و توزیع ماسک شاهد باندبازی و مافیا هستیم و اکنون خیلیها به دلیل گرانی مواد بهداشتی و ماسک از تهیه این اقلام ناتوان ماندهاند. وی با بیان اینکه طبق گزارشهای موجود 80 درصد موارد ابتلا به ویروس کرونا به دلیل بازگشاییها و رفع محدودیتها و دورهمیهای مناسبتی بوده است، گفت: دولت در این شرایط کرونایی به جای ارائه راهکارهای اصولی برای عبور از این بحران فقط به توصیهها و پیشنهادات در رعایت پروتکلهای بهداشتی تاکید دارد، این در حالی است که دولت باید دستورالعملها بهداشتی را لازمالاجرا و با خاطیان برخورد کند اما متاسفانه هیچ نظارتی در این زمینه به چشم نمیخورد.
عضو انجمن علمی آموزشی بهداشت و ارتقای سلامت ایران تصریح کرد: ابلاغ پروتکلهای بهداشتی باید در قالب جرمانگاری باشد اما از آنجایی که دولت روحانی، دولت عمل نیست و از طرفی سوءمدیریت و باندبازیها در حوزه بهداشت و درمان اجازه عرضاندام به نیروهای مستقل و کاردان را نمیدهد، شاهد این تاختوتاز مافیایی در عرصه دارو و ماسک هستیم.
ارسال به دوستان
همه آنچه درباره فرآیند انتخاب رئیس جدید دیوان محاسبات در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس باید بدانیم
ماجرای دیوان
گروه سیاسی: روز گذشته احسان ارکانی، نماینده مردم نیشابور و عضو کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات و کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی با انتشار متنی تفصیلی توضیحات جامع و کاملی درباره فرآیند انتخاب رئیس دیوان محاسبات در کمیسیون برنامه و بودجه منتشر کرد. متن این توضیحات در ادامه میآید:
***
در این چند روز مجلس شورای اسلامی درگیر مصوبات و تصمیمات مختلفی بود اما هیچکدام به اندازه «انتخاب ریاست دیوان محاسبات» جنبه رسانهای و سیاسی پیدا نکرد. اگر چه تا حد زیادی موضوع به اهمیت جایگاه ریاست دیوان محاسبات که همتراز وزیر است بازمیگردد لیکن به نظر میرسد حساسیتها روی آقای بذرپاش، هم از ناحیه جریان اصلاحات و هم از ناحیه برخی طیفهای سیاسی جریان اصولگرا مزید بر علت بود.
بنده هم به عنوان عضو کمیته دیوان محاسبات و هم به عنوان عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات و همچنین عضو کمیسیون اصل ۹۰ لازم میدانم درباره این موضوع نه از جنبه مورد علاقه مخالفان ایشان یعنی جنبه سیاسی، بلکه از جنبه «حقوقی و قانونی»، فرآیند این موضوع و مراحل تطبیق شرایط احراز و نحوه انتخاب گزینههای مختلف و نهایتا انتخاب رئیس دیوان محاسبات توسط نمایندگان ملت را مقداری توضیح دهم. عزیزانی هم که واقعا دغدغه حقوقی و رعایت قوانین را دارند و نامه آقای احمد توکلی، نماینده اسبق مجلس به دکتر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی را مطالعه کردهاند احتمالا پاسخ سوالاتشان را خواهند گرفت.
طبق بند ۴ تبصره یک ماده ۵۱ قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی، یکی از وظایف کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات، معرفی ۲ نامزد به عنوان رئیس دیوان محاسبات و ۲ نامزد به عنوان دادستان دیوان محاسبات جهت انتخاب یکی از آنها توسط مجلس شورای اسلامی است.
در تبصره ۲ ماده ۵۱ برخورداری از مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر، سابقه خدمت در مقامهای مدیریتی موضوع ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8/7/1386 و همترازان آنان و حداقل 20 سال سابقه کار، از «شرایط احراز» سمت رئیس و دادستان دیوان محاسبات است.
همچنین در تبصره ۳ ماده ۵۱ «نحوه انتخاب» نامزدهای ریاست و دادستان دیوان محاسبات در کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات طبق آییننامهای است که توسط «کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات» تهیه میشود و به تصویب «کمیسیون آییننامه داخلی» میرسد.
با این مقدمه، کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات شروع به بررسی حقوقی و قانونی موضوع کرد. ماحصل همه نظرات و جمعبندی اعضای کمیسیون این بود که در 2 تبصره جداگانه ۲ و ۳ ماده ۵۱ قانون، «شرایط احراز» ریاست دیوان محاسبات و «نحوه انتخاب» آن مشخص شده است، لیکن صرفا برای تبصره ۳ (نه تبصره ۲) که مربوط به «نحوه انتخاب» نامزدهای ریاست و دادستان دیوان محاسبات است نیازمند تهیه آییننامه در کمیسیون هستیم که بعد از تهیه جهت تصویب به کمیسیون آییننامه داخلی ارسال خواهد شد. با این توضیح مشخص است که آییننامه تبصره ۳ شامل «شرایط احراز» تبصره ۲ نمیشود، زیرا «شرایط احراز» در تبصره جداگانهای درج شده است و هرگونه تغییر در این شرایط احراز سهگانه مستلزم تغییر «قانون» آییننامه داخلی مجلس و نیازمند رای دوسوم نمایندگان مجلس خواهد بود.
بنابراین کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات ضمن تهیه آییننامه تبصره ۳ که صرفا مربوط به «نحوه انتخاب» بود آن را جهت تصویب به کمیسیون آییننامه داخلی ارسال کرد. لیکن در کمال تعجب، آییننامه تهیه شده در کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات در کمیسیون آییننامه داخلی دچار تغییرات زیادی شد، بویژه اینکه کمیسیون آییننامه داخلی در اقدامی قابل تامل، حتی به مفاد تبصره ۲ که اساسا ارتباطی به آییننامه تبصره ۳ نداشت ورود کرد و شرایط احراز را برخلاف قانون آییننامه تغییر داد. به عبارتی در حالی که در قانون، شرایط احراز سهگانه تبصره ۲، در 3 محور سطح تحصیلات (مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر)، سطح و رتبه مدیریتی (مقامات ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری شامل معاون وزیر، استاندار، سفیر، وزیر، معاون رئیسجمهور، نماینده مجلس، روسای 3 قوه و همتراز آنها)، سابقه کار (حداقل ۲۰ سال) صریح و شفاف ذکر شده است و هرگونه تغییر در این 3 شرط مستلزم اصلاح قانون آییننامه داخلی با رای دوسوم نمایندگان مجلس است، کمیسیون آییننامه داخلی راسا با ورود غیرمرتبط به موضوع تبصره ۲ که اساسا طبق قانون نیازی به تدوین آییننامه نداشت، «بدون رای مجلس» قانون را تغییر داده و در «شرایط احراز»، «سابقه کار» را به «سابقه مدیریتی» تغییر داد، در حالی که قانونگذار قبلا شرط مدیریت را در قالب سطح و رتبه معادل مقامات ماده ۷۱ لحاظ کرده بود که البته همین تغییر هم متاسفانه غیرکارشناسی و موسع انجام شد. یعنی برخورداری از حداقل ۲۰ سال سابقه کار مدیریتی در بخشهای دولتی، تعاونی و خصوصی که حداقل بخشی از آن در نهادهای نظارتی بوده باشد؛ بدون اینکه مشخص کند منظور از کار مدیریتی در چه ترازی است یا حداقل بخشی از ۲۰ سال یعنی چقدر؟ یک روز یا ۱۹ سال؟
لذا دکتر حاجیبابایی، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات طی نامهای به دکتر قالیباف رئیس مجلس، با توضیح تخطی کمیسیون آییننامه داخلی از قانون صراحتا اعلام کرد کمیسیون آییننامه داخلی متعرض اصل قانون شده است. رئیس محترم مجلس نیز موضوع را به جناب آقای پورسید، معاون قوانین مجلس شورای اسلامی ارجاع داد که ایشان هم با تصریح بر مغایرت تغییرات مدنظر کمیسیون آییننامه با قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد این تغییرات از حیث درج شروط مازاد بر شرایط مندرج در قانون به لحاظ لزوم انطباق با قانون نیاز به اصلاح دارد. به علاوه به نظر میرسد «با توجه به ذکر شرایط احراز در تبصره ۲ ماده ۵۱ قانون، اصولا لزومی به ذکر این شرایط در آییننامه اجرایی مصوب کمیسیون وجود ندارد» و به تجویز تبصره ۳ ماده ۵۱ بهتر است با حذف شرایط احراز نامزدهای ریاست و دادستانی دیوان محاسبات کشور، آییننامه فقط به «نحوه انتخاب» توجه کند.
با این وجود کمیته دیوان محاسبات ذیل کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات طبق فرآیند ذکرشده درباره نحوه انتخاب اقدام به فراخوان و ثبتنام از متقاضیان در فرصت قانونی کرد و طی ۵ جلسه کاری صلاحیت و برنامههای نامزدهای تصدی این سمت را بررسی کرد و با انجام مصاحبه حضوری از میان ۲۰ نفر از نامزدهای واجد شرایط برای ریاست دیوان محاسبات و ۱۴ نفر نامزدهای واجد شرایط برای تصدی دادستانی دیوان محاسبات برای هر یک از این سمتها ۴ نفر را به کمیسیون معرفی کرد.
نکته قابل توجه این بود که تمام شرایط احراز از جمله ۲۰ سال سابقه کار به دقت مورد بررسی قرار گرفت. حتی علاوه بر سوابق کاری ۲۰ ساله، سابقه کار مدیریتی افراد و سنوات آن را نیز ارزیابی کردیم. چنان بر رعایت قانون تاکید شد که حتی به رغم شبهه جدی که درباره عدم جواز قانونی ثبتنام و حضور آقای فروزنده به دلیل بازنشستگی وجود داشت، پس از بحثهای مفصل و استعلام از معاونت قوانین، به علت همترازی پست ریاست دیوان محاسبات با وزرا، حضور ایشان فاقد منع قانونی تشخیص داده شد.
درباره سابقه کار نیز مفصلا بحث شد و جمعبندی این شد که سابقه کار متفاوت از سابقه بیمه تامین اجتماعی یا صندوق بازنشستگی کشوری یا حتی سابقه استخدام رسمی در دستگاههای اجرایی است.
چه بسیار افرادی که مثلا ۳۰ سال سابقه کار دارند اما سابقه بیمهای آنها به ۲۵ سال هم نمیرسد. یا افرادی که سالهاست به عنوان پژوهشگر و نویسنده و خبرنگار مشغول به کار حرفهای خود هستند اما در هیچ دستگاهی استخدام نیستند لیکن کسی آنها را بیکار و فاقد سابقه کار نمیداند.
به علاوه اینکه اتفاقا نخبگان علم آمار و اقتصاددانان مسلط به امور اجرایی میدانند که حتی در شاخصهای مرکز آمار ایران برای تعریف شاغل، اساسا نه بیمه و نه استخدام در سازمانها به عنوان معیار در نظر گرفته نشده است و یک فرد حتی با یک ساعت کار در هفته نیز به عنوان شاغل محسوب میشود که اتفاقا خود آقای احمد توکلی هم به عنوان رئیس اسبق مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و هم به عنوان یک اقتصاددان قاعدتا باید از این امر مطلع میبودند.
علاوه بر این با توجه به اینکه چندین سال به عنوان مشاور وزیر کار و امور اجتماعی توفیق خدمت داشتم، این موضوع را براساس ماده ۲ قانون کار نیز مورد بررسی قرار دادم تا هیچ شبههای باقی نماند.
قانون استخدام کشوری که جناب آقای توکلی برای زیر سوال بردن مصوبه کمیته دیوان محاسبات و کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس و انتخاب نمایندگان ملت به آن استناد کردهاند، اساسا در سال ۱۳۸۶ با تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری توسط مجلس که خود آقای توکلی به عنوان نماینده عضویت داشتند، «منسوخ و ملغی» شده است. لذا استناد آقای توکلی به مواد مختلف «قانون ملغی شده» استخدام کشوری، کاملا نادرست و «فاقد اعتبار حقوقی و قانونی» است.
درباره آقای بذرپاش نیز به خاطر همین حساسیتها، موضوع با دقت و وسواس بیشتری مورد بررسی قرار گرفت.
سوابق و مدارک ۲۰ سال سابقه کار از ایشان خواسته شد و آقای بذرپاش هم همه مستندات سابقه کار خود را که «از ابتدای سال ۱۳۷۹» بود ارائه کرد و این موضوع توسط شخصیت امین و مورد وثوق، آقای مهندس منصور رحیمی فرمانده گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص)، جانباز و فارغالتحصیل دانشگاه شریف و رئیس پژوهشکدهای که طی سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ آقای بذرپاش در آن مشغول به کار بودند مورد تایید قرار گرفت. سایر سوابق کاری و مسؤولیتی و مدیریتی ایشان از جمله مسؤولیت در پژوهشکده سامانههای هوشمند صنعتی شهید رضایی طی سالهای 82-79، مشاور شهردار تهران از سال 84-۸۲، مشاور رئیسجمهور از سال ۸6-۸4، مدیرعامل پارس خودرو و سایپا از سال 88-86، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان ملی جوانان از سال ۸۹-۸۸، بنیاد تعاون سپاه، نماینده مجلس نهم و عضو هیأترئیسه، معاون ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) و... نیز بررسی و تایید شد.
درباره شرط مدرک تحصیلی نیز در قانون و آییننامه، دارا بودن کارشناسی ارشد و بالاتر باید احراز میشد که با توجه به اینکه مدرک تحصیلی ایشان دکترا است حتی یک سطح بالاتر از مدرک تحصیلی موردنیاز را داشتند. اگر چه نوع رشته تحصیلی در قانون درج نشده بود، لیکن دکترای آقای بذرپاش در رشته مدیریت است که متناسب هم هست، اگر چه الزام قانونی ندارد.
علاوه بر این با توجه به دارا بودن مناصبی همچون «معاون رئیسجمهور و نماینده مجلس»، ایشان شرط احراز مقامات ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری را نیز حتی در ۲ سطح بالاتر از حداقل مورد نیاز که معاون وزیر بود، احراز کرد.
لذا در هیچیک از ۳ شرط احراز ریاست دیوان محاسبات، آقای بذرپاش نه تنها کوچکترین مشکل قانونی نداشت بلکه حتی در ۲ شرط نیز بالاتر از نصاب قانونی موردنیاز، امتیاز کسب کرد.
بویژه اینکه ایشان حتی فراتر از ۲۰ سال سابقه کار کارشناسی، ۲۰ سال سابقه مسؤولیت و کار مدیریتی داشت.
درباره تناسب رشته تحصیلی آقای بذرپاش نیز این نکته قابل توجه است؛ در حالی که آقای عادل آذر رئیس فعلی دیوان محاسبات «دکترای مدیریت» داشت، آقای بذرپاش علاوه بر اخذ مدرک «کارشناسی ارشد و دکترا در رشته مدیریت»، مدرک کارشناسی خود را نیز در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف اخذ کرده بود. ضمن اینکه گزینه دوم یعنی آقای فروزنده نیز مدرک «دکترای مدیریت» داشت. گفتنی است اتفاقا ۲ رئیس دیوان محاسبات در مجالس هفتم و هشتم که جناب آقای توکلی در کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات عضویت داشتند (و البته به جای ۲ گزینه فقط یک گزینه انتخاب میشد) دارای مدرک فوقلیسانس جامعهشناسی (محمدرضا رحیمی) و مدرک دکترای جغرافیای انسانی (عبدالرضا رحمانیفضلی) بودند.
منتقدان محترم به این نکته عنایت کنند که اساسا در دیوان محاسبات «۲ رکن اصلی» وجود دارد؛ «دادستان» دیوان محاسبات و «رئیس» دیوان محاسبات که هر دو مستقل از هم از نمایندگان مجلس رأی میگیرند.
آنچه که به عنوان «تخصص حقوقی» مطرح میشود مربوط به دادستانی دیوان محاسبات است نه ریاست دیوان محاسبات.
هیأتهای مستشاری هم معمولا ترکیبی از نخبگان امور مالی و حقوقی بوده و نهایتا «رئیس دیوان محاسبات» یک «جایگاه مدیریتی» است که باید با اشراف بر دانش و تخصص «مدیریت» و سوابق شاخص مدیریتی قبلی در تراز حداقل معاون وزیر، توانایی مدیریت در جایگاه مدیریتی ریاست دیوان محاسبات که همتراز وزیر است را داشته باشد.
طبعا آقای بذرپاش هم با «دکترای مدیریت» و هم با سابقه «معاون رئیسجمهور و نماینده مجلس» (که طبق قانون مدیریت خدمات کشوری هر ۲ همتراز وزیر محسوب میشوند) این صلاحیت را دارا است.
مبنای کمیته دیوان محاسبات و همچنین کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات «صرفا قانون است و قانون».
لذا گزینهها نه با سلایق افراد و اشخاص بلکه با قانون تطبیق داده شد و مراحل انتخاب هم صرفا متکی به رای اکثریت بود.
حتی در کمیسیون بعد از اعلام نظر آقای نادران مبنی بر ملاک قرار دادن آییننامه اجرایی مصوب کمیسیون آییننامه داخلی (که توسط معاونت قوانین مجلس مورد پذیرش قرار نگرفته بود) به جای آییننامه تهیه شده توسط کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات و درخواست ایشان برای عدم ورود به موضوع انتخاب رئیس دیوان محاسبات، باز هم به رغم مشخص بودن مسأله، به پیشنهاد دکتر حاجیبابایی پذیرش یا رد نظر آقای نادران به رأیگیری گذاشته شد که اکثریت اعضای کمیسیون رای به ورود به موضوع انتخاب رئیس دیوان محاسبات دادند.
حتی ذکر این نکته ضروری است که تعدادی از اعضای کمیته دیوان محاسبات و کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات به ثبتنام و کاندیدا شدن آقای فروزنده به علت بازنشسته بودن ایشان ایراد قانونی وارد کردند و خواستار عدم بررسی صلاحیت ایشان شدند. لیکن چون معیار را «صرفا قانون» میدانستیم این موضوع نیز بررسی و از معاونت قوانین استعلام شد که با توجه به همترازی ریاست دیوان محاسبات با وزیر، حضور یک فرد بازنشسته در این مسؤولیت را مغایر قانون منع بهکارگیری بازنشستگان ندانست، لذا آقای فروزنده هم به عنوان کاندیدا پذیرش و مورد بررسی قرار گرفت.
نهایتا بعد از حضور یکایک کاندیداهایی که شرایط تصدی ریاست دیوان محاسبات برای آنها احراز شد، اقدام به رایگیری در کمیته دیوان محاسبات شد و براساس تعداد رای، ۴ نفر به کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات معرفی شدند که «بیشترین رای» را «آقای بذرپاش» آورد.
سپس در کمیسیون نیز ۴ گزینه منتخب یعنی آقایان مهرداد بذرپاش، عادل آذر، لطفالله فروزنده و ضرغام صادقی حضور پیدا کرده و برنامههای خودشان را ارائه کردند و به سوالات پاسخ دادند. در پایان نیز رأیگیری شد و آقایان بذرپاش و فروزنده به عنوان ۲ گزینه نهایی جهت معرفی به صحن علنی انتخاب شدند که باز هم «رای آقای بذرپاش بیشتر بود».
بالاخره در جلسه روز چهارشنبه مورخ اول مرداد، ۲ گزینه معرفی شده یعنی آقایان فروزنده و بذرپاش در صحن علنی حضور یافته و مجددا برنامههای خود را برای کلیه نمایندگان مجلس تشریح کردند و سپس رایگیری انجام شد که در نتیجه از مجموع ۲۴۴ رای ماخوذه، «آقای بذرپاش ۱۵۸ رای» و «آقای فروزنده ۸۲ رای» کسب کردند، لذا با اعتماد نمایندگان ملت به آقای بذرپاش، ایشان به عنوان رئیس دیوان محاسبات کشور انتخاب شد.
آنچه تشریح شد فرآیند انتخاب رئیس دیوان محاسبات با «رعایت تمام مفاد قانون آییننامه داخلی و رعایت شرایط احراز قانونی و متکی به رای نمایندگان ملت» بوده است.
این نکته هم مهم است که برای «نخستینبار» انتخاب رئیس دیوان محاسبات اینگونه «دقیق» و «رقابتی» بوده است، زیرا در کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس یازدهم با وجود «۱۱ نماینده ادوار، 4 وزیر و معاون رئیسجمهور، یک استاندار، چندین معاون استاندار و مدیرکل، مستشاران دیوان محاسبات و...» که به عنوان نماینده مجلس و عضو این کمیسیون هستند، اوج تاکید بر دقت و رعایت قانون و مقررات مشاهده میشود.
ضمن اینکه در مجالس قبلی طبق آییننامه، کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات «صرفا یک گزینه» را برای تصدی ریاست دیوان محاسبات به صحن علنی معرفی میکرد و همان یک نفر رای اعتماد میگرفت، در حالی که این دوره با تغییر در آییننامه داخلی، کمیسیون موظف بود ۲ نفر را به صحن علنی معرفی کند تا «انتخاب» مفهوم واقعیتری پیدا کند.
نهایتا اینکه ممکن است برخی افراد، تأثیرپذیر از شایعات یا براساس سلایق شخصی خود تمایل به حذف یک گزینه خاص یا انتخاب فرد خاص دیگری داشته باشند لیکن معیار و ملاک همه ما «قانون» است نه نظرات و سلیقههای شخصی.
اساسا فلسفه انتخابات این است که ملت با انتخاب نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی، تصمیمات و نظرات خود را از طریق مجلس که خانه ملت است اِعمال و تصویب کند؛ اگر قرار باشد به جای قانون و مراجع قانونی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، هر شخصی نظر و سلیقه خود را بالاتر بداند و به جای قانون بنشاند مطمئنا همه زیان خواهند کرد.
انشاءالله همه سیاسیون و احزاب، با تاسی به «رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی»، رعایت قانون را بالاتر از منازعات سیاسی و جناحی بدانند.
«من معتقدم باید به قانون عمل کرد؛ چه به نفع ما باشد، چه به ضرر ما. خیلی از قوانینی که در مجلس تصویب میشود، ممکن است مورد قبول شما نباشد؛ خیلی از مصوبات دولت ممکن است مورد قبول شما و من نباشد اما به همان چیزی هم که قبول نداریم، باید عمل کنیم، و این منطق دارد. منطق این است که قانون بد بهتر از بیقانونی و نقض قانون است. اینکه ما قانون را هر جا طبق میل ما از آب درمیآید، قبول داشته باشیم؛ هر جا نتیجهاش طبق میل ما از آب درنمیآید، قبول نداشته باشیم، منطقی نیست». (حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی)
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ سازمان بورس از امتیازات جدید برای صاحبان سهام عدالت خبر داد
برکت عدالت
* صاحبان سهام عدالت میتوانند با وثیقه گذاشتن الکترونیکی سهام خود، کارت اعتباری خرید تا 60 درصد ارزش سهام دریافت کنند
گروه اقتصادی: پس از آغاز فرآیند آزادسازی سهام عدالت، مسأله چگونگی بهرهمندی سهامداران از عواید حاصل از این سهام مطرح شد. سازمان بورس ابتدا امکان فروش بخشی از این سهام را فراهم کرد. روز گذشته اما یکی از مسؤولان این سازمان از فراهم شدن امکان اعطای کارت اعتباری خرید به صاحبان سهام عدالت خبر داد. عضو شورای عالی بورس درباره اعطای کارت اعتباری سهام عدالت گفت: این موضوع در شورای عالی بورس مطرح شد و بانک مرکزی نیز در بخشنامهای به بانکها اجازه داده تا در قبال توثیق الکترونیکی سهام عدالت، به دارندگان این سهام اعتبار بدهند.
2 ماه از آغاز فرآیند آزادسازی سهام عدالت میگذرد. در همان روزهای اول آزادسازی سهام عدالت، مهلتی یکماهه برای تعیین روش مدیریت سهام عدالت تعیین شد. بر همین مبنا از ۱۰ اردیبهشت تا 8 خردادماه به سهامداران فرصت داده شد تا در صورتی که به دنبال انتخاب روش مدیریت مستقیم هستند و میخواهند مالکیت و مدیریت سهام خود را به صورت مستقیم و بدون واسطه در اختیار بگیرند، با ورود به سامانه www. samanese. ir نسبت به این امر اقدام کنند اما این فرصت با توجه به استقبال مشمولان سهام عدالت برای انتخاب روش مستقیم ابتدا تا ۱۵ خردادماه و در نهایت تا ۲۹ خردادماه تمدید شد.
سازوکار مربوط به نحوه معاملات سهام عدالت به دستور رهبر حکیم انقلاب در اختیار شورای عالی بورس قرار گرفت که جلسهای در شورای عالی بورس در زمینه تصمیمگیری برای معاملات سهام عدالت به صورت اضطراری برگزار و تصمیمات لازم در این باره گرفته شد.
از جمله تصمیمات اتخاذ شده در این جلسه، فروش ۳۰درصد از سهام عدالت بود و به دنبال این تصمیم اعلام کردند افرادی که روش مدیریت مستقیم را انتخاب کردهاند از ۶ خرداد میتوانند با توجه به شرایط اعلام شده نسبت به فروش سهام خود اقدام کنند.
با این حال سازوکار طراحی شده برای فروش سهام عدالت، باعث اعتراض بسیاری از سهامداران شد. با وجود گذشت ۲ ماه از آغاز زمان فروش سهام عدالت، کل مبلغ فروش سهام عدالت به حساب هیچ یک از سهامداران واریز نشده است. بالا گرفتن اعتراض صاحبان سهام عدالت از واریز نشدن مبلغ حاصل از فروش سهام عدالت، باعث پیگیری این اعتراضها از سوی نمایندگان مجلس شد. در نهایت روز گذشته روابط عمومی شرکت سپردهگذاری مرکزی با ارسال جوابیهای به مجلس، نسبت به این اعتراضات توضیحاتی ارائه کرد.
در جوابیه روابط عمومی شرکت سپردهگذاری مرکزی آمده است: اولویت نخست شرکت سپردهگذاری مرکزی، بانکها و شبکه کارگزاری در فروش سهام عدالت، حفاظت و صیانت از داراییهای مشمولان سهام عدالت است تا از سوء استفادههای احتمالی در این زمینه جلوگیری شود به طوری که هیچ فردی غیر از خود سهامدار، امکان سفارشگذاری برای فروش سهام را نداشته باشد.
در بخش دیگری از این جوابیه همچنین آمده است: از سوی دیگر، احراز هویت مشمولان سهام عدالت تنها از طریق ارائه شماره شبای بانکی و تلفن همراه به نام خود فرد انجام میشود، لذا دقت و حساسیت بالایی نسبت به نحوه شناسایی مشتریان در این زمینه اعمال میشود و ممکن است در این رهگذر سفارش عدهای از افراد هنوز نهایی نشده باشد یا اینکه آنها سفارش خود را گذاشتهاند اما هنوز فروشی انجام نشده است.
روابط عمومی شرکت سپردهگذاری مرکزی تاکید کرد: بر اساس آخرین آمارها، حدود ۲ میلیون و 100 هزار نفر درخواست فروش 30 درصد سهام عدالت خود را ثبت کردهاند که تاکنون سهام بیش از یک میلیون و 200 هزار نفر به فروش رفته و سایر درخواستها نیز یا در فرآیند فروش قرار دارد یا اینکه شماره شبای بانکی یا تلفن همراه سهامداران به تأیید مراجع ذیصلاح نرسیده است.
روابط عمومی شرکت سپردهگذاری مرکزی افزود: همچنین در راستای افزایش شفافسازی و رفع مشکلات سهامداران عدالت، رایزنیهایی با بانکها و شرکتهای کارگزاری انجام شده است تا آنها پاسخگوی سوالات فروشندگان 30 درصد سهام سهامداران عدالت باشند و پاسخگویی به این افراد بهبود یابد.
***
[پرداخت اعتبار تا سقف ۶۰ درصد ارزش سهام عدالت]
افراد زیادی به صورت عجولانه اقدام به فروش سهام خود کردند. موج شکل گرفته برای فروش سهام عدالت باعث شد شورای عالی بورس برای جلوگیری از تصمیمات هیجانی مشمولان سهام عدالت در راستای فروش سهام خود تصمیم به اعطای کارت اعتباری سهام عدالت بگیرد که این موضوع مورد موافقت دولت و بانک مرکزی نیز قرار گرفت.
به دنبال این تصمیم اعلام شد مشمولان سهام عدالت میتوانند از طریق نظام بانکی تا سقف ۵۰ تا ۶۰ درصد از ارزش دارایی سهام عدالت خود، کارت اعتباری دریافت کنند و با استفاده از آن میتوانند با مراجعه به مراکز خرید، به صورت اعتباری خرید کنند. بر اساس این طرح، مشمولان سهام عدالت تا یک سال فرصت دارند وجه را با بانک تسویه کنند.
درباره زمان اجرای این اقدام، ابهاماتی در میان مشمولان سهام عدالت وجود داشت که در این زمینه حسین سلاحورزی، عضو شورای عالی بورس در حساب کاربری خود در توئیتر از ارائه کارت اعتباری به دارندگان سهام عدالت از هفته آینده خبر داد. حسین سلاحورزی روز گذشته با اشاره به جزئیات ارائه کارت اعتباری سهام عدالت از هفته آینده افزود: این موضوع در شورای عالی بورس برای دارندگان سهام عدالت مطرح شد و بانک مرکزی طی بخشنامهای به بانکها اجازه اجرای این کار را داده است تا در قبال توثیق الکترونیکی سهام عدالت به دارندگان این سهام اعتبار بدهند.
وی خاطرنشان کرد: فراهم شدن دستورالعمل و مقررات و همچنین ایجاد امکانات فنی وثیقهگذاری الکترونیکی سهام عدالت در شرکت سپردهگذاری نیازمند تمهیداتی بود که تاکنون این اقدامات انجام شده است.
به گفته عضو شورای عالی بورس، هفته گذشته در شورای عالی بورس، اعطای کارت اعتباری سهام عدالت مصوب و به بانکها اجازه داده شد سهام عدالت را به وثیقه بگیرند. وی اظهار داشت: به نظر میرسد بزودی و با توجه به اعلام آمادگی چند بانک، این اقدام به مرحله اجرا برسد و در شرایط کنونی با موانع خاصی در این زمینه مواجه نیستیم.
سلاحورزی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بازپرداخت اعتبار ارائه شده همراه با سود خواهد بود یا خیر، گفت: جزئیات در این زمینه باید از سوی بانکها اعلام شود، این اعتبار وام تلقی نمیشود، بنابراین نهتنها با اثر تورمی همراه نخواهد شد بلکه میتواند با تحریک تقاضا در اقتصاد کشور اثرات مثبتی داشته باشد.
ارسال به دوستان
ادامه واکنشهای داخلی و خارجی به اقدام ضدبشری آمریکا در تهدید هواپیمای مسافری ایران
خفاش شب
* محمد مرندی در گفتوگو با «وطن امروز»: اقدام آمریکاییها جریانات بزککننده آمریکا را روسیاهتر از گذشته کرد
گروه سیاسی: شامگاه پنجشنبه بود که ۲ جنگنده آمریکایی در اقدامی ضدبشری و غیرانسانی، امنیت پرواز یک هواپیمای مسافری ایرانی را با تهدید مواجه کردند. این اقدام آمریکاییها با واکنش شدید افکار عمومی جهان مواجه شد.
به گزارش «وطن امروز»، با گذشت 2 روز از اقدام ضدبشری جنگندههای آمریکایی در ایجاد مزاحمت برای هواپیمای مسافری ماهان که از تهران عازم بیروت بود، همچنان واکنشها و گمانهزنیها درباره این حادثه ادامه دارد. کاپیتان بیل اربن، سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا در بیانیهای درباره علت حادثه پیش آمده نوشت: «عصر امروز (پنجشنبه) یک جنگنده اف۱۵ آمریکا در جریان یک مأموریت عادی در نزدیکی پادگان محل استقرار نیروهای عملیات عزم راسخ در تنف سوریه، اقدام به بررسی بصری و استاندارد یک هواپیمای مسافری ماهانایر از فاصلهای ایمن یعنی تقریبا هزار متری کرد». وی گفت که این بررسی برای اطمینان از امنیت نیروها و کارکنان ائتلاف در پادگان تنف انجام شده و جنگنده آمریکایی بعد از عملیات شناسایی «با رعایت استانداردهای بینالمللی»، از هواپیمای ماهان فاصله گرفته است. پادگان تنف در سوریه محل استقرار نیروهای موسوم به ائتلاف ضد داعش در نزدیکی مرز عراق و اردن است. ساعتی پس از اعلام این بیانیه، یک مقام مسؤول در گفتوگو با «نورنیوز»، پایگاه خبری منتسب به شورای عالی امنیت ملی، اظهارات سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا را تکذیب کرد. این مقام مسؤول گفت: برخلاف اظهارات سخنگوی تروریستهای سنتکام، جنگندههای اف۱۵ آمریکایی در ماموریت هوایی روتین نبودهاند و با تجاوز به آسمان لبنان اقدام به رهگیری هواپیمای ایرانی کردهاند. وی با کذب خواندن اطلاعات اعلام شده از سوی سخنگوی سنتکام که گفته بود جنگنده آمریکایی در آسمان سوریه و در مجاورت پایگاه «التنف» اقدام به بازرسی بصری هواپیمای مسافری ماهان ایران کرده است، گفت: رهگیری هواپیمای ایرانی توسط جنگندههای آمریکایی در آسمان لبنان و زمانی که هواپیمای مسافری در حال کم کردن ارتفاع خود برای نزدیک شدن به فرودگاه بیروت بود، صورت گرفت. نورنیوز در ادامه این خبر نوشت: «با توجه به اطلاعات ارائه شده از سوی این مقام مسؤول میتوان نتیجه گرفت یا آمریکاییها آگاهانه درباره محل دقیق وقوع این رخداد دروغ گفته و به دنبال کتمان موضوع تجاوز به حریم هوایی لبنان هستند یا سیستم فرماندهی و کنترل ارتش آمریکا به قدری نابسامان است که اطلاعات ناقص یا دروغ به ستاد فرماندهی منعکس شده است».
* لزوم پاسخ هوشمند از سوی ایران
از همان ابتدای انتشار خبر اقدام تهدیدآمیز جنگندههای آمریکایی علیه هواپیمای مسافری ایران، کارشناسان به تحلیل چرایی این اقدام پرداختند. دکتر سیدمحمد مرندی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفتوگو با «وطن امروز» به تشریح فرضیات موجود علل وقوع این حادثه پرداخت. مرندی در این باره اظهار داشت: در تحلیل علل اقدام جنگندههای آمریکایی در ایجاد تهدید برای امنیت پرواز هواپیمای مسافری ماهان که منجر به ایجاد رعب و وحشت برای مسافران این پرواز شد، سناریوهای مختلفی را به عنوان فرضیه میتوان مطرح کرد. یکی از این فرضیهها این است که جنگندههای آمریکایی قصد فریب سیستم پدافند هوایی سوریه را داشتند تا از این طریق سیستم پدافند هوایی سوریه اقدام به سرنگونی هواپیمای مسافری ایران کند. این مساله میتوانست روابط ایران و سوریه را بویژه نزد افکار عمومی مردم ایران بشدت به چالش بکشد. البته باید توجه داشت که سیستم پدافند هوایی سوریه هم بتازگی در حال تقویت است و احتمال دارد جنگندههای آمریکایی فرض میکردهاند میتوانند عملیات فریب این پدافندها را با موفقیت پشتسر بگذارند.
وی افزود: فرضیه دیگری که در این رابطه میتوان مطرح کرد این است که جنگندههای آمریکایی قصد داشتند با ایجاد فشار روانی برای خلبان پرواز، او را به یک خطای فاحش وادار کنند تا هواپیما به وسیله خطای خلبان سقوط کند. این سقوط باعث میشد ایمنی پروازهای ایرانی به صورت جدی مورد خدشه واقع شود و با ضربه به حیثیت صنعت هواپیمایی ما، گام دیگری را برای تحقق همان پروژه فشار حداکثری بردارند.
مرندی پس از تشریح فرضیههای موجود برای این اقدام آمریکا به مساله واکنش جمهوری اسلامی ایران به این اقدام پرداخت و گفت: جمهوری اسلامی ایران باید در واکنش به این اقدام جنگندههای آمریکایی از ظرفیتهای حقوقی و قانونی خود در سطح بینالملل استفاده کند، اگر چه آمریکاییها هیچگاه اجازه ندادهاند نهادهای حقوقی بینالملل خلاف منافع آمریکا اقدامی کنند و من به نتیجه این شکایتهای بینالمللی خوشبین نیستم. البته باید این نکته را هم متذکر شوم که این پیگیریهای حقوقی در مجامع بینالمللی یک ارزش تبلیغاتی دارد که نباید از آن غفلت کرد. ایران میتواند از طریق نهادهای بینالمللی افکار عمومی جهان را علیه این اقدام ضدانسانی آمریکا بسیج کند.
وی در پایان تاکید کرد: باید خاطرنشان کرد که خود این اقدام آمریکا بدون هیچ پیگیری حقوقی و قانونی نیز به ضرر آمریکا شد. آمریکا نزد مردم ایران منفورتر و روسیاهتر شد و این روسیاهی آن دسته از جریانهای داخلی را نیز که وابستگی به آمریکا دارند در برگرفت. برخی جریانات داخلی همیشه تلاش داشتهاند تا حقیقت را وارونه نشان دهند و بسیاری از اقدامات ضدایرانی آمریکا را توجیه کنند. این اقدام آمریکاییها علیه هواپیمای مسافری ایران که رعب و وحشت زیادی هم برای مسافران این هواپیما ایجاد کرد، جریانات بزککننده آمریکا را روسیاهتر از گذشته کرد. این نکته را نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی ایران حتما باید به این اقدام آمریکاییها واکنش نشان دهد، چرا که این سیاست آمریکاییهاست که اگر به اقدامات تهدیدکننده آنها پاسخ درخوری داده نشود، پیشروی کرده و تهدیدات خود را افزایش میدهند، البته نیازی نیست که این پاسخ سریعا عملی شود. شما مشاهده کردید که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر نخستوزیر عراق اعلام کردند انتقام خون سردار سلیمانی همچنان در دستور کار جمهوری اسلامی ایران است. این یعنی جمهوری اسلامی ایران در زمان و مکان مناسب انتقام خون سردار شهید سپهبد سلیمانی را از آمریکاییها خواهد گرفت. بر همین اساس اگر چه کیفیت و زمان پاسخ ما به آمریکاییها هنوز مشخص نیست اما اصل واکنش سر جایش است که در بهترین فرصت و به موثرترین شکل اتفاق خواهد افتاد.
* ادامه واکنشها به اقدام ضدبشری جنگندههای آمریکایی
ایجاد تهدید برای سلامت پرواز یک هواپیمای غیرنظامی که منجر به جراحت و آسیب چند نفر از مسافران شد، با واکنش شدید فعالان سیاسی و اجتماعی داخل و خارج کشور مواجه شد.
استفان دوژاریک، سخنگوی سازمان ملل در کنفرانس خبری دیروزش درباره ایجاد مزاحمت جنگندههای آمریکایی برای هواپیمای مسافری ماهان ایر در خطوط هوایی سوریه گفت از نظر قانونی، امنیت پروازهای غیرنظامی باید از طرف همگان رعایت شود. وی همچنین افزود هنوز اطلاعات خاصی درباره این رخداد در سازمان بینالمللی پروازهای غیرنظامی موجود نیست و تأکید کرد حفظ امنیت این پروازها که پیشتر بیان شد، تنها یک موضوع اخلاقی است.
ناصیف حتی، وزیر خارجه لبنان هم در گفتوگو با پایگاه خبری «العهد» در مورد تعرض جنگندههای آمریکایی به هواپیمای مسافری ایرانی بر فراز سوریه که برخی مسافران آن نیز لبنانی بودند، گفت: تعرض به هر گونه هواپیمای مسافری به وسیله هواپیمای نظامی امری غیرقابل قبول است، زیرا زندگی غیرنظامیان را به خطر میاندازد. وی گفت: لبنان به تمام قوانین بینالمللی پایبند است و بر اجرای آنها تأکید دارد. وی در رابطه با تعرض آمریکا به هواپیمای مسافری ایرانی نیز تاکید کرد: ما بشدت به این مسأله اعتراض داریم. حزبالله لبنان، دفتر سیاسی جنبش حماس، کمیتههای مقاومت فلسطین و انصارالله یمن نیز در اعلامیههای جداگانهای اقدام جنگندههای آمریکایی و تهدید هواپیمای مسافری ایران را محکوم کردند.
علی باقریکنی، معاون رئیس قوهقضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر، تهدید اخیر هواپیمای ماهان از سوی جنگندههای آمریکایی را «گستاخی نظاممند (سیستماتیک) رژیم آمریکا در نقض آشکار قواعد و مقررات بینالمللی» توصیف کرد و افزود: تعرض فرماندهی تروریست ارتش آمریکا به هواپیمای مسافری ایران بر فراز سوریه، نقض امنیت هوانوردی و نیز نقض آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی و نیز نقض قواعد و اصول بنیادین و اساسی حقوق بینالملل بشر است. دبیر ستاد حقوق بشر با تأکید بر اینکه تعرض جنگندههای فرماندهی تروریست ارتش آمریکا به هواپیمای ایرانی، نخستین تجاوز این رژیم به حقوق ملت ایران نیست، تصریح کرد: حمله موشکی پهپادهای آمریکایی به کاروان خودروهای حامل سردار شهید سلیمانی در بغداد در دیماه ۹۸، حمله موشکی ناو جنگی آمریکا به هواپیمای مسافری ایران بر فراز خلیج فارس در تیرماه ۶۷ و نیز رهگیری و ایجاد مزاحمت برای هواپیمای شرکت آسمان در اردیبهشتماه ۹۶، بیانگر آن است که «نقض نظاممند» آزادی پرواز و امنیت هوانوردی به رویه عادی رژیم جنایتکار آمریکا در قبال قواعد و مقررات بینالمللی تبدیل شده است. محمدباقر قالیباف نیز در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «در تماس با مسؤول عملیات ماهان پیگیر جزئیات ماجراجویی تروریستهای آمریکایی شدم. آمریکاییها به دروغ میگویند در مسیر مانور استاندارد و همیشگی پرواز کردهاند، در حالی که خلبان به علت نزدیک شدن بیش از اندازه 2 جنگنده در بالا و پایین هواپیما، 2 بار اخطار TCAS دریافت کرده است. آمریکاییهای تروریست تلاش کردند با فراهم کردن مقدمات وقوع یک خطای احتمالی به اهداف شوم طراحیشدهشان دست یابند. هر جنایت آمریکاییها، بیشک نابودی ذلیلانه مستکبران منطقه بویژه رژیم منحوس صهیونیستی را سرعت خواهد بخشید».
گروههای مختلف مقاومت هم در 2 روز گذشته واکنشهای متعددی نسبت به این اقدام آمریکا از خود نشان دادند. روز گذشته «نصر الشمری» سخنگو و معاون دبیرکل جنبش مقاومت اسلامی نجبا در صفحه توئیتر خود مزاحمت جنگندههای آمریکایی برای هواپیمای مسافری ایران را موجب افشا شدن چهره حقیقی آمریکا دانست. او ضمن محکوم کردن این اقدام جنگندههای آمریکایی، نوشت: «هر روز بیشتر به دنیا ثابت میشود که آمریکا با منطق گروههای مافیایی و راهزنان عمل میکند و نه با منطق دولت و قانون». سخنگوی جنبش نجبا افزود: «میتوان گفت تعرض به هواپیمای ایرانی، زشتی چهره حقیقی آمریکا را بیشتر برملا کرد؛ چهرهای که برخی آن را میشناسند و برخی دیگر به دلیل خودکمبینی یا منافع شخصی، آن را نادیده میگیرند». دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن هم ضمن محکوم کردن اقدام آمریکا در تعرض به هواپیمای مسافری ایرانی اعلام کرد: رفتار آمریکا تعرضی آشکار و تجاوز به معاهدههای بینالمللی و اقدامی تروریستی از سوی آمریکا و دستپرورده آن اسرائیل به شمار میرود. در این بیانیه آمده است: عربدهکشی آمریکا و نقض مداوم حاکمیت سوریه از سوی این کشور، رفتاری خصمانه و وحشیانه از سوی یک نظام جنایتکار به شمار میرود که تمام قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشته است.
ارسال به دوستان
پرسپولیس چگونه توانست به چهارمین قهرمانی متوالیاش دست یابد؟
زندگی روی ابرها
پرسپولیس 4 هفته مانده به پایان لیگ برتر برای چهارمینبار پیاپی قهرمان لیگ ایران شد تا با 6 قهرمانی رکورددار تمام ادوار لیگ برتر شود. آنها برای رسیدن به قهرمانی لیگ برتر و امتیاز 60 با برنامهتر از 3 دوره قبل بودند که با برانکو بر بام فوتبال ایران میایستادند. کسب 62 امتیاز از 26 بازی که 28 امتیاز آن با یحیی از 10 بازی و کسب 9 برد و یک تساوی برابر استقلال بود، نشان میدهد لیاقت این تیم برای رسیدن به پوکر قهرمانی کمتر از دوران باشکوه برانکو نبوده است. خط دفاعی مستحکم قرمزها در این 26 بازی تنها 12 بار مغلوب رقبا شد و خط حمله این تیم با زدن 39 گل بعد از استقلال بهترین خط حمله لیگ تا اینجای رقابتهاست. پرسپولیس در حالی 20 برد تا اینجای رقابتها کسب کرده که نزدیکترین رقیب آنها تراکتور با 13برد در رده دوم از حیث تعداد پیروزی است. بردهای اقتصادی 3 امتیازی که ردپای مهدی ترابی در بیشتر آنها دیده میشود، به همراه فصل خوب دوباره علیپور با 9 گلزده و 5 پاس گل و کلینشیتهای متعدد و تکراری علیرضا بیرانوند و رادوشوویچ از پرسپولیس تیمی ساخته که سخت گل میخورد و برای تسخیر دروازه رقبا برنامه خاصی را دنبال میکند. فصل برای قرمزها خیلی خوب شروع نشد و کالدرون که جانشین برانکو شده بود، روزهای آغازین خوبی برای پرسپولیس رقم نزد. افت علیپور در روزهای ابتدایی لیگ و شکست 2 گله آنها در تهران برابر سپاهان قلعهنویی حتی خوشبینترین هوادار این تیم را نگران کرده بود. از تیم شکستناپذیر برانکو در روزهای اولیه لیگ خبری نبود. هواداران از نوع فوتبال کالدرون راضی نبودند و کارشناسان کیفیت فنی تیم را مناسب ارزیابی نمیکردند. 2 شکست پیاپی برابر سپاهان و شهر خودرو در هفتههای پنجم و ششم همه را از پرسپولیس ناامید کرده بود. تیم کالدرون مانند تیم برانکو ثبات نداشت اما دقیقا در روزهای پایانی نیم فصل شرایط برای آنها متفاوت شد؛ همان روزهایی که کالدرون ساز مخالف علیه مدیرعامل وقت کوک کرد و البته نتایج، مانع تصمیمی علیه او میشد. ارزش ذخایر اندوخته شده پرسپولیس با پیوستن یحیی به این تیم و کسب 28 امتیاز از 10 دیدار خیلی زود به چشم آمد تا این تیم در حالی که 4 هفته به پایان رقابتها باقی مانده است، برای ششمینبار قهرمان لیگ برتر ایران شود و با خیالی آسوده به فکر لیگ قهرمانان آسیا و رقابتهای حذفی باشد. در بردهای اقتصادی پرسپولیس باید بیشترین سهم را از آن 2 گلر قابل اعتماد آنها دانست؛ علیرضا بیرانوند و در مقاطعی از فصل بوژیدار رادوشوویچ، البته در کنار خط دفاعی که بارها تغییر کرد اما از استقامت آن کم نشد. در روز پایانی که محمد انصاری و محمد نادری مصدوم هستند و حسین ماهینی نیز جدا شده و شجاع خلیلزاده نیز محروم بود، یحیی با یک بازیکن غیرتخصصی (وحید امیری) در سمت چپ کار را دنبال کرد و البته باز هم نتیجه گرفت. اقتدار دفاعی، آن چیزی بود که سرخها را زودتر از موعد به پوکر قهرمانی رساند.
* جنگ اعداد ادامه دارد
«۴» نمادی است که چندین سال است به آبیهای پایتخت تعلق دارد و آبیها برای کریخوانی با نماد «۶» پرسپولیسیها از این عدد استفاده میکنند؛ عددی که پس از ۴ پیروزی استقلال در ۴ داربی پیاپی تبدیل به نماد استقلالیها شد. البته نکته این نماد هم این است که پرسپولیسیها 4 برد متوالی استقلال در داربی را قبول ندارند و معتقدند داربی ۷۲ که با تساوی ۲ - ۲ در جام ولایت به پایان رسید، نوار 3 برد متوالی آبیها را پاره کرد. البته این عدد پس از اینکه توسط فرهاد مجیدی در دیدار الغرافه و پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا و پس از اخراج این بازیکن به هواداران نشان داده شد، بیش از پیش مورد توجه آبیهای تهران قرار گرفت و نزدیک به ۹ سال است عدد «۴» نماد هواداران استقلال است. قهرمانی پرسپولیس در این فصل و پوکر در قهرمانی باعث شد این دومینباری باشد که قرمزها به نماد استقلال، حمله و آن را برای خود تصاحب میکنند. نخستین یورش ۲۷ فروردین سال ۹۵ شکل گرفت که پرسپولیس در داربی ۸۲ موفق شد در دیداری جذاب استقلال را با نتیجه ۴ بر ۲ شکست دهد تا هواداران این تیم مدتها عدد 4 را به رخ استقلالیها بکشند. حالا و پس از 4 سال، پوکر قهرمانی باعث شده بسیاری از هواداران پرسپولیس در فضای مجازی با عدد 4 برای استقلالیها کری بخوانند و به نوعی نماد این تیم را غصب نکنند. البته سرخها برای رقابت با دیگر تیم پرطرفدار ایران یعنی سپاهان هم به دنبال شکستن رکورد دیگری از این تیم در رقابتهای لیگ برتر هستند. شاگردان یحیی برای شکستن رکورد بیشترین امتیاز در تاریخ لیگ برتر تنها به ۶ امتیاز از ۱۲ امتیاز باقی مانده نیاز دارند تا ۶۸ امتیازی شوند و بیشترین امتیاز یک فصل لیگ برتر را کسب کنند. البته تفاوت 2 تیم این است که سپاهان توانسته بود ۶۷ امتیاز را در لیگ ۱۸ تیمی یعنی در ۳۴ بازی کسب کند و اگر پرسپولیس به این مهم دست یابد در لیگ 16 تیمی است.
* یک پوکر برای 7 پرسپولیسی
در جمع پرسپولیسیهای حاضر در لباس این تیم، 7 بازیکن هستند که در شکلگیری این 4 قهرمانی نقشآفرینی کرده و در این مدت، لباس پرسپولیس را بر تن داشتهاند. سیدجلال حسینی، کاپیتان ارزشمند سرخپوشان، در تمام این ۴ سال با حضور در تیم پرسپولیس افتخارآفرینی کرده و از ارکان اصلی پوکر قرمزهای پایتخت است. علیرضا بیرانوند که چندی پیش از این تیم جدا شد و به تیم آنتورپ بلژیک پیوست، در این سالها سنگربان شماره یک پرسپولیس بوده و هر چند در زمان تثبیت قهرمانی چهارم این تیم جدا شده بود ولی نقش بسزایی در قهرمانیهای این تیم داشت.
علی علیپور، مهاجم سرخپوشان و بهترین گلزن این تیم در سالهای گذشته، یکی دیگر از بازیکنانی است که در تمام قهرمانیهای این تیم حضور داشته و با گلزنیهای متعدد خود، سهم بسزایی در پوکر سرخپوشان داشته است. کمال کامیابینیا، محمد انصاری، محسن ربیعخواه و بوژیدار رادوشوویچ دیگر بازیکنانی هستند که در شکلگیری پوکر پرسپولیس نقش داشته و در تمام قهرمانیهای پرسپولیس سهیم بودهاند.
***
[رسولپناه: رسن را حتماً حفظ میکنیم]
سرپرست باشگاه پرسپولیس از برنامه این باشگاه برای حفظ بشار رسن خبر داد. مهدی رسولپناه درباره قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر فوتبال، اظهار داشت: لازم میدانم این قهرمانی را به همه مردم ایران بویژه هواداران پرسپولیس تبریک بگویم. این قهرمانی بهترین نتیجه است، چرا که 4 هفته قبل از اتمام مسابقات به دست آمد و این چهارمین قهرمانی متوالی است. این قهرمانی در زمین مسجدسلیمان به دست آمد؛ تیمی که در زمین خودش نتوانسته پرسپولیس را شکست دهد.
سرپرست باشگاه پرسپولیس درباره جشن قهرمانی پرسپولیس گفت: با سازمان لیگ و فدراسیون در ارتباط هستیم. نامه زدیم تا در بازی با ذوبآهن جشنی هم برگزار کنیم. با وجود اینکه متأسفانه نمیتوانیم شاهد حضور تماشاگران باشیم اما در تلاش هستیم جشن را باشکوه برگزار کنیم.
وی درباره پاداش بازیکنان نیز گفت: جزو قراردادشان است که پاداش بگیرند و در آخر فصل حتما پرداخت میکنیم. اجازه دهید مبلغ آن را نگویم. پاداشهای قبلی را پرداخت کردهایم و در آخر فصل هم پاداش قهرمانی را پرداخت میکنیم.
رسولپناه درباره نقل و انتقالات و مذاکره با رسن، خاطرنشان کرد: همان طور که سرمربی گفت برای آخر فصل باشگاه تصمیم میگیرد. شاکله اصلی را نگه میداریم و با بازیکنان همکاری خواهیم داشت. بحث بشار رسن هم شامل همین موضوع است تا بتوانیم او را نگه داریم و با سایر بازیکنان هم صحبت میکنیم. حتما او را نگه خواهیم داشت.
وی که با رادیو تهران صحبت میکرد درباره لیگ قهرمانان آسیا عنوان کرد: مقدمات فراهم شده است. تیم هفدهم یا هجدهم شهریور به قطر سفر میکند. بحث نشستها هم هست که قرار شد با سرمربیان همکاری لازم را داشته باشیم. برای مقدمات کار نشستی را هم با سرمربی و سرپرست تیم خواهیم داشت.
ارسال به دوستان
زندانآباد
ترامپ درباره معترضان علیه نژادپرستی:
وقتی آنها داشتند مجسمهها را متلاشی میکردند من حکمی صادر کردم. رفتم و یک قانون قدیمی را پیدا کردم. طبق آن فرمان ۱۰ سال زندان در نظر گرفته میشود و بازیای هم در کار نیست. همین الان خیلیها در زندان هستند. اگر کسی مجسمهای را متلاشی کند، ۱۰ سال حبس برایش صادر میشود؛ ۱۰ سال! نه ۳ ماه
گروه بینالملل: باور کنیم یا نکنیم امروز افتخار رئیسجمهور آمریکا، زندانی کردن معترضان است. او ابایی هم از بر زبان راندن این موضوع ندارد. در 2 ماه گذشته صدهاهزار نفر از مردم آمریکا در اعتراض به قتل شهروند سیاهپوست 46 ساله توسط پلیس این کشور و تبعیض سیستماتیک به خیابانها ریختهاند. اگر چه خبر سرکوب گسترده مردم در خیابانها بارها منتشر شده اما در تاریخ آمریکا روزی را سراغ نداشتهایم که رئیسجمهورش با افتخار بگوید: خیلیها را به زندان انداختهایم.
به گزارش «وطن امروز»، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در اظهارنظری جدید درباره تظاهراتها در این کشور گفت: افراد زیادی بازداشت شدهاند.
ترامپ در مصاحبه با وبسایت Barstool Sports در پاسخ به سوال مجری درباره اعتراضات آمریکا گفت: ما طرفدار عدالت هستیم ولی طرفدار قانون و نظم هم هستیم. نظم و قانون باید وجود داشته باشد و البته وجود هم دارد.
ترامپ با اشاره به فرمانی که ماه گذشته برای بازداشت ۱۰ساله معترضان به بهانه تخریب مجسمههای دوران بردهداری صادر کرده بود، گفت: وقتی آنها داشتند مجسمهها را متلاشی میکردند من حکمی صادر کردم. رفتم و یک قانون قدیمی را پیدا کردم. [طبق آن فرمان] ۱۰ سال زندان در نظر گرفته میشود و بازیای هم در کار نیست. همین الان خیلیها در زندان هستند.
رئیسجمهور آمریکا اضافه کرد: اگر کسی مجسمهای را متلاشی کند ۱۰ سال حبس برایش صادر میشود؛ ۱۰ سال نه ۳ ماه!
ترامپ مدعی شد بعد از آنکه این فرمان را صادر کرده روند تخریب مجسمهها متوقف شده است. او گفت: از آن موقع به بعد هیچ اتفاقی نیفتاده؛ عجیب بود. آن را امضا کردم و یک کنفرانس خبری برگزار کردم و گفتم اگر این کار را انجام دهید... قرار بود همان روز هزاران نفر در واشنگتن راهپیمایی کنند ولی هیچکس نیامد.
* پشیمانی ترامپ از توئیتهایش
یکی از نکات جالب توجه در مصاحبه ترامپ، بحث توئیتر و حواشی پیرامون آن بود. ترامپ در این مصاحبه به صراحت اذعان کرد «اغلب» از ارسال برخی توئیتهایش متاسف و پشیمان میشود. در این مصاحبه مجری برنامه از ترامپ پرسید: آیا تاکنون پیش آمده توئیتی منتشر کنید و بعد بیدار شوید و بگویید کاش آن را منتشر نکرده بودم؟ ترامپ در پاسخ گفت: «اغلب! بسیاری از مواقع اینطور است». ترامپ در ادامه گفت: «در زمان قدیم نامهای مینوشتی و بعد آن را داخل میزت میگذاشتی و فردای آن روز برمیگشتی و میگفتی اوه! خوشحالم که آن را نفرستادم اما این در رابطه با توئیتر صدق نمیکند. ما فورا یک پیام را توئیت میکنیم و احساس غرور و بزرگی میکنیم اما وقتی تماسهای تلفنی به سمت شما سرازیر میشود، با خود میگویید واقعا من این را گفته بودم؟» وی افزود: اغلب این بازنشر توئیتهاست که کار دست ما میدهد. در بازنشر توئیتها چیزی را میبینی که به نظر خوب میرسد و بدون تحقیقات آن را ارسال میکنی. ترامپ در ماههای اخیر عمدتا به دلیل بازنشر پیامهای پستشده در توئیتر در حمایت از «قدرت سفیدپوستان» و بتازگی هشتگ «فائوچی را اخراج کنید» مورد انتقاد قرار گرفته است. توئیتهای ترامپ صرفا عواقب شخصی نداشته و در مواردی منجر به از بین رفتن امنیت شخص یا گروهی از جامعه شده است. در تازهترین این موارد دیروز آنتونی فائوچی در گفتوگو با سیانان از تهدید خود و خانوادهاش از سوی کسانی خبر داد که از توصیه او در دوران بیماری همهگیر کرونا عصبانیاند. توئیتر ژوئن گذشته، توئیتهای ترامپ را «نقض سیاست این شرکت در مخالفت با رفتارهای تهاجمی و تهدید صدمه به گروههای قابل شناسایی» توصیف و برچسب «نیاز به راستیآزمایی» را کنار پستهای ترامپ درج کرد.
* جمعآوری مجسمههای نژادپرستی در شیکاگو
با وجود اظهارات ترامپ درباره مجازات سنگین برای تعرض به نمادها و مجسمههای دوران بردهداری سنتی در آمریکا، دیروز تارنمای خبری نیویورکتایمز نوشت مجسمه کریستف کلمب روز جمعه از ۲ پارک در شهر شیکاگو برچیده شد. بر اساس گزارش نیویورکتایمز، مجسمه کریستف کلمب که در «گرند پارک» (Grand Park) شیکاگو قرار داشت با یک جرثقیل برداشته شد. برداشته شدن این مجسمه با تشویق مردم همراه بود و به صورت زنده از شبکه تلویزیونی محلی پخش شد. همچنین مجسمه دیگری از این کاشف ایتالیایی از «آریگو پارک» (Arrigo Park) در این شهر برداشته شد. یکی از شهروندان شیکاگویی در این باره به رسانههای محلی گفت: این ۲ مجسمه به دلیل تلاش فعالان سیاهپوست و سرخپوست که از حقیقت کریستف کلمب و اینکه نمایانگر چه چیزی بوده پرده برداشتند، در این ۲ پارک به پایین کشیده شد. در نیویورک نیز شهردار این شهر از موزه تاریخ طبیعی خواسته است مجسمه تئودور روزولت را که سوار بر اسب است و در طرفین آن یک فرد سیاهپوست و سرخپوست به صورت پیاده وی را همراهی میکنند، به دلیل القای حس بردهداری بردارد. چندین مجسمه نیز به دستور فرماندار ایالات کارولینای شمالی و آلاباما از محلشان برداشته شدند. تخریب نمادها و مجسمههایی که به شکلی در ارتباط با تاریخ نژادپرستی و بردهداری در آمریکا هستند، در ۲ ماه اخیر در ایالات متحده به یکی از اصلیترین رفتارهای معترضان در مقابله با وضع موجود و نژادپرستی نهادینهشده در این کشور تبدیل شده است. مقابله با نمادها ابتدا با تخریب یا از بین بردن مجسمه افرادی مثل استوارت مومنت که در دوره کنفدراسیون نقش بسزایی در تقویت بردهداری داشت، آغاز شد و در ادامه تخریب مجسمه کریستف کلمب به عنوان اصلیترین عامل نقض حقوق بومیان آمریکا مدنظر معترضان قرار گرفت. بر اساس آمارهای غیررسمی بیش از 80 مورد تخریب نمادها در آمریکا توسط معترضان انجام شده و بیش از 30 نماد هم در پاسخ به اعتراضات مردمی و با رای دادگاه از سوی مقامات محلی جابهجا شده است.
* انتقاد سازمان ملل از سرکوبها در آمریکا
ترامپ که این روزها به دلیل ناکارآمدی و تصمیمات اشتباه پیدرپی، شدیدا تحت فشار است و در بین مردم و مقامات ایالتی و نمایندگان کنگره منتقدان سرسخت و جدی دارد، این بار با صدور دستور اعزام نیروهای سرکوبگر به شهرهایی مثل پورتلند که اعتراضات در آنها جریان دارد، منتقدان جدیدی برای خود به وجود آورده است. «یز ثروسل» سخنگوی دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد با اشاره به حضور نیروهای سرکوبگر در پورتلند که هویت مشخصی ندارند، گفت: گزارشها حاکی از بازداشت تظاهراتکنندگان توسط افسران ناشناس، مایه نگرانی است، زیرا دستگیرشدگان خارج از محدوده نظارت و حفاظت قانون قرار میگیرند و ممکن است موجب افزایش بازداشتهای خودسرانه و دیگر موارد نقض حقوق بشر شود. ثروسل افزود: مسؤولان و مقامهای ایالات متحده باید اطمینان یابند نیروهای امنیتی فدرال و محلی مستقر در شهرها به صورت کامل و شفاف شناسایی شده باشند و از زور تنها هنگام ضرورت و به صورت متناسب و بر اساس معیارهای بینالمللی استفاده کنند. سخنگوی دفتر حقوق بشر سازمان ملل تاکید کرد: خبرنگارانی که مشغول پوشش اعتراضات در آمریکا هستند باید اجازه انجام شغلشان بدون ترس از حمله یا بازداشت را داشته باشند. ثروسل در کنفرانس خبری در ژنو تاکید کرد: اعتراضات باید بدون آنکه شرکتکنندگان در آن و افراد گزارشدهنده درباره آنها، با ریسک بازداشت یا دستگیری خودسرانه روبهرو شده و در معرض اعمال زور تبعیضآمیز و نامتناسب و غیرضروری قرار گرفته و از دیگر اقدامات ناقض حقوقشان رنج ببرند، ادامه یابد.
ارسال به دوستان
در عقد حاشیهسازی
ابوذر باقری: 1- مجلس یازدهم یک مجلس برساخته از امید، تحول و تغییر است. وضعیت کشور کاملا مشهود است. به واسطه نبود مدیریت اجرایی چابک و عالمانه و همینطور مجلس جناحی و غیرمتخصصی که با این دولت در ائتلاف سیاسی بود، دچار وضعیتی شدیم که از یک سو دولت برونگرا به واسطه اتفاقاتی که برای برجام افتاد، دچار انفجار و فروپاشی اعتقادی و بنبست ایدهپردازی شد و از سوی دیگر مجلس دنبالهرو نیز عملا از حیز انتفاع ساقط شد. این انسداد سیاسی جریانی البته تبعاتی برای ساختار نیز به همراه داشت و دشمنان را برای ناامید کردن مردم از ساختار تصمیمسازی و اجرا در جمهوری اسلامی به طمع انداخت. در چنین شرایطی مجلس یازدهم تشکیل شد. مجلسی که از همان ابتدا پیدا بود باید مردم را نسبت به تغییر این وضعیت امیدوار، و نسبت به اعتماد به مدیریت انقلابی و جهادی ترغیب و تشویق کند. اینگونه، امتزاج امید و باور به تغییر و کارآمدی با نگرش انقلابی و جهادی در جامعه رونق و کارها آنگونه که ما فکر میکنیم به نفع مردم و نظام اسلامی سامان میگرفت. این مسیر پیش روی ما بود.
اکنون 2 ماه از تشکیل مجلس یازدهم گذشته است. مجلسی که قرار بود بذر امید بکارد و میوه تغییر بدهد. حالا ما کجای این مسیریم؟
2- در 2 ماه گذشته مدتی از زمان مجلس به بررسی اعتبارنامهها و انتخابات هیأترئیسه مجلس و انتخابات کمیسیونها گذشت. در زمان باقیمانده نیز برخی مصوبات مانند طرح مالیات بر خانههای خالی، مقداری توجهات را در جامعه نسبت به مجلس یازدهم جلب کرد اما در مجموع تصویری که تاکنون از مجلس یازدهم در ذهن مردم نقش بسته، نه تنها مطلوب نبوده است، بلکه با آن تصویر ایدهآلی که از مجلس یازدهم انتظار داشتیم، بسیار فاصله دارد. این را شاید باید به حساب همه ما نوشت.
شاید همه کسانی که به این مسیر اعتقاد و اعتماد داشته و دارند، در ابتدا باید روی این موضوع متمرکز میشدند که مجلسی که میخواهد مردم را امیدوار کند، باید در ابتدا توجه جامعه را به خود جلب کند. باید ابتدا عزم خود را برای پیگیری مطالبات اصلی مردم به مردم نشان میداد و در مقابل توجه مردم را کسب میکرد. باید بپذیریم که در این امر، توفیق چندانی نداشتیم اما در این موضوع هم تردیدی نیست که برخی نمایندگان مجلس، به صورت هدفمند تلاش میکنند با ایجاد حواشی بیفایده و عمدتا جناحی از معطوف شدن توجه مردم به این مجلس و امیدوار شدن آنها به کارآمدی مدیریت جهادی در این مجلس جلوگیری کنند. ببینید چه کسانی، کدام نمایندهها و کدام اکانتها به همراه برخی نمایندههای سابق مجلس، اهتمام خودشان را بر برجستهسازی مسائل بیفایده و بعضا دروغ علیه این و آن متمرکز کردهاند! البته شاید این سوال مطرح شود: ماهیت و دلیل این حاشیهسازیها چیست؟ 2 دلیل عمده برای این قبیل اقدامات قابل تصور است؛ اول عامل انگیزشی که کینهها و بغضهای بچگانه از موضوع انتخابات هیأترئیسه مجلس یازدهم است. گویی در انتقام از این ناکامیها، نقش بازی خرابکن به خود گرفتهاند. و دومی، برنامهریزیها و عقدههای انتخاباتی برای سال آینده یعنی انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 است. این تلاش برای جلوگیری از توجه مردم به مجلس یازدهم و امیدوار شدن آنها به مدیریت این مجلس، یک کنش انتخاباتی به سود رقیب است! در واقع آقایان در عقد پروژه ناامید کردن مردم از مجلس به سود رقیب هستند؛ پروژهای که آسیبهای زیادی در حوزه امیدواری مردم به مجلس و ارتقا و بازسازی اعتماد عمومی به ساختارهای جمهوری اسلامی وارد میکند.
3- اکنون بازخوانی رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیر نمایندگان از این حیث که اتمام حجتی برای تعیین و تبیین مسیر و نحوه رفتارهای درست و انقلابی در مجلس است، بسیار مفید و اثرگذار خواهد بود. آقایان حاشیهساز، این صحبتهای رهبر انقلاب را که همین چند روز قبل در باب ضرورت حراست از امیدواری مردم به مجلس یازدهم ایراد فرمودند، بخوانند: «این مجلس- مجلس یازدهم- مجلس امید و انتظار مردم است، نقطه امید مردم و مظهر امید مردم است؛ چرا؟ چون مردم در شرایط سخت اقتصادی پای صندوقها آمدند و به شما نمایندگان محترم رأی دادند؛ در شرایط سخت اقتصادی».
رهبر انقلاب در تبیین اولویتها و سرفصلهای مجلسی که مجلس امید است نیز فرمودند: «مشکلات اقتصادی که از آن تعبیر کردیم به بیماری، خب! عمدهترینش تورم است، کاهش ارزش پول ملی است، گرانیهای بیمنطق است، مشکلات بنگاههای تولیدی است، وجود تحریمهای خارجی است- که نقش این تحریمها را نباید نادیده گرفت- و نتیجه اینها هم سختی معیشت طبقات پایین و متوسط است... به مسائل کلیدی توجه کنید، اولویت را به مسائل کلیدی بدهید. به مسائل فرعی و درجه 2 گاهی انسان لازم است برسد، لکن جوری برخورد نشود با مسائل درجه 2 که مانع از حرکت جدی و متمرکز به سمت مسائل کلیدی بشود. مثلا حالا در مقوله اقتصاد اگر بخواهیم مسائل کلیدی را مطرح کنیم، مسأله تولید یک مسأله جدا کلیدی است که ما امسال را گفتیم [سال] «جهش تولید»؛ الان ماه چهارم سال هستیم، باید نشان داده شود در سال که این جهش انجام گرفته. مسأله اشتغال جزو مسائل کلیدی است که البته با تولید ارتباط پیدا میکند. مسأله مهار تورم مسأله جداً کلیدی است که علل زنجیره تورم و گرانی را شناسایی کنید و بروید سراغ این علل. مدیریت نظام پولی و مالی جزو مسائل کلیدی است؛ عدم وابستگی اقتصاد کشور به نفت جزو مسائل کلیدی است؛ اینها مسائل مهم است. اینها در زمینههای اقتصادی».
ایشان در ادامه باز هم نسبت به نپرداختن به حواشی در مجلس تاکید کردند: «توجه کنید دچار حاشیهها نشوید، دچار مسائل فرعی و بیاولویت نشوید».
در میان فرمایشات رهبر انقلاب که 22 تیرماه خطاب به نمایندگان مجلس یازدهم مطرح کردند، البته یک نکته بسیار درسآموز وجود دارد که باید نصبالعین نمایندگان انقلابی مجلس یازدهم قرار گیرد. آنجا که فرمودند: «برادران عزیز! خواهران عزیز! نیتتان را خالص کنید و برای مردم کار کنید. در پارلمانهای دنیا به نام مردم خیلی حرف زده میشود اما برای مردم کار نمیشود. یک پارلمان منحط، آن پارلمانی است که در آن، مسائل شخصی و مسائل جناحی بیشتر از مسائل ملی و مسائل مردمی تأثیرگذار باشد».
4- ماجرا واضح است. تکلیفها معین و حاشیهپردازان مشخص هستند. نیات آنها هم مشخص است. نیاتی که ما آن را در تقابل با مصلحت مردم و انقلاب و نظام اسلامی میدانیم. همچنان ما تکلیف را بر خویشتنداری میدانیم اما اکنون که بیم تبدیل برخی ارکان مجلس به پاتوق حزبی و طیفی برای تداوم حاشیهسازی علیه مجلس وجود دارد، قطعا این خویشتنداری نیز همیشگی نخواهد بود، بویژه که اکنون انگیزه مضاعفی برای افشای نیات حاشیهسازیها و ماهیت پنهان حاشیهپردازان «پرمسأله» ایجاد شده است.
ارسال به دوستان
بررسی عملکرد خائنانه گروهک تروریست نفاق ـ بخش 4
خالهبازی باشکوه در فرانسه
محمدعلی صمدی*: روز 31 خرداد ماه 60 مجلس طی مسیری کاملا قانونی، با 177 رأی موافق و یک رأی مخالف، طرح «عدم کفایت سیاسی» بنیصدر را تصویب کرد و در همان روز، مسعود رجوی با محاسباتی فوقتخیلی- که لابد 500 هزار نفری که اسفند 59 فقط در تهران به او رأی دادهاند، به کف خیابان خواهند آمد- علیه نظام جمهوری اسلامی، اعلام مبارزه مسلحانه کرد و دهها هزار عضو سازمان را مسلحانه به خیابانها ریخت؛ با این باور که رأیدهندگان بنیصدر هم به آنان خواهند پیوست و با اشغال مراکز قدرت، کار یکسره خواهد شد. فرجام کار بسیار رقتبار بود. در عرض کمتر از 5 ساعت کل این قیام متوهمانه جمع شد. بنیصدر هم آنقدر قایمباشکبازی کرد که شکست «خیزش ملی(!)» مجاهدین خلق را نظارهگر باشد و انتخابات ریاستجمهوری بعدی را ببیند. محمدعلی رجایی با 2 میلیون رأی بیشتر از آرای بنیصدر، به ریاستجمهوری انتخاب شد و بنیصدر، در حالی که مسأله اول کشور، انتخاب حجتالاسلام باهنر به نخستوزیری بود، ششم مرداد، به همراه مسعود رجوی، مخفیانه از کشور گریخت و به فرانسه رفت اما در این سفر، از استقبال رسمی و فرش قرمز خبری نبود. فرود در یک فرودگاه نظامی فرانسه و هیأت استقبالی که تنها شامل خبرنگاران و تیم امنیتی میشد، نخستین نشانههای تاوان سنگین اعتماد به مسعود رجوی بود. انتشار نخستین تصاویر او پس از فرار- که وی را با سبیل تراشیده نشان میداد و مسعود رجوی با سبیل پشت سرش ایستاده بود- این شایعه را در کشور رواج داد که بنیصدر مجبور شده در لباس زنانه از کشور بگریزد که هنوز هم صحت و سقم این ماجرا معلوم نشده است. خلبان این پرواز هم افسری به نام «معزی» بود و در حافظه تاریخی مردم ایران، به نام «خلبان شاه» شناخته میشد (به دلیل اینکه پیش از پیروزی انقلاب، هدایت هواپیمای اختصاصی خاندان سلطنتی در مقاطعی به عهده وی بود). قرار گرفتن بنیصدر در یک قاب، کنار رجوی و معزی، آن هم در خاک کشور بیگانه، پایان حضور بنیصدر در متن تحولات سیاسی کشورش بود؛ حضوری که با پایین آمدن از «پرواز انقلاب»، پشت سر امام خمینی، در 12 بهمن 57 آغاز شد و پس از 908 روز، با پایین آمدن از هواپیمای «خلبان شاه» در فرودگاه نظامی «اورو» به پایان رسید. مردی که با شعار «بنیصدر، 100 درصد»، صندوقهای انتخاباتی کشورش را فتح کرده بود و هر روزش را با شعارهای پرطنین صدها هزار نفر از مردم به شب میرساند حالا در فرانسه، در محاصره نیروهای امنیتی، حتی از سالهای تحصیلش در این کشور هم تنهاتر بود. شناختی هر چند مختصر از بنیصدر، میتواند بخوبی نشانگر عذابی باشد که او از مردادماه سال 60 تا همین حالا تحمل میکند. حتی امروز که 4 دهه از آن اتفاقات میگذرد، چنین سطحی از بلاهت و بازیچه شدن توسط جوانکی سیاس اما خیالاتی، به رأی مدعی «بزرگترین اندیشمند تاریخ معاصر» شرمآور به نظر میآید. انتخاب با خود ما است که این را به حساب توانمندیهای مسعود رجوی بگذاریم یا بیخردی ابوالحسن بنیصدر.
باقی ماجرا در فرانسه، مرزهای تراژدی را پشتسر گذاشت و به طنزی تلخ تبدیل شد. فانتزی ترحمبرانگیزی از آرزوهای بربادرفته رئیسجمهور معزول، در پاریس به حقیقت پیوست؛ تأسیس موجودیتی به نام «شورای ملی مقاومت» اعلام شد و آقای بنیصدر عنوان رئیسجمهور دولت در تبعید ایران را به خود اختصاص داد و مسعود رجوی را به عنوان نخستوزیر خود معرفی کرد(!) بسیار سادهانگارانه است اگر فرض کنیم مسعود رجوی خود را در قامت یک نخستوزیر میدید. او خود را مبدع و علتالعلل تمام این تحولات میدانست (و چندان هم بیراه نبود) و اینکه یک پله پایینتر از بنیصدر میایستاد، تنها یک دلیل داشت. در زمین بازی جدید، رجوی هنوز غریب بود. کانونهای قدرت و رسانههای اروپا، هنوز او را نمیشناختند و نام بنیصدر به عنوان رئیسجمهور عزلشده ایران، در روزهای نخست، درخشش زیادی داشت. در بیرون از مرزها، تنها چهرههای مخالف شناختهشده نظام جمهوری اسلامی، سلطنتطلبان بودند که دشمنیشان با گروههای سابقاً انقلابی مثل مجاهدین خلق، از روز روشنتر بود. رجوی صرفنظر از بعضی ارتباطات امنیتیاش، جایی در این سرزمین ناشناخته نداشت و باید تا زمان تثبیت جایگاهش در خارج از کشور، تا میتوانست فاصله نزدیک خود را با بنیصدر حفظ میکرد و در عین حال پا روی دمش نمیگذاشت. او شناخت دقیقی از بنیصدر داشت و خطوط قرمز او را میشناخت. به این ترتیب، اگر چه ظاهرا در خارج از ایران، بنیصدر دست بالا را داشت اما هنوز هم بازیچه مافیای مجاهدین بود که اطرافش را احاطه کرده، به نام رئیسجمهور ایران به او سلام میدادند و ریاستش را بر پیشوای خود پذیرفته و زیر سایهاش برای تشکیل دولت پس از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی(!) تمرین میکردند.
این خالهبازی شکوهمند، البته در ایران هیچ انعکاس خاصی نداشت. اخبار مربوط به تشکیل دولت «محمدعلی رجایی» در صدر رسانههای کشور بود و حتی پس از انفجار دفتر نخستوزیری توسط «مسعود کشمیری» نفوذی رجوی در شورای عالی امنیت ملی- و شهادت آقایان رجایی و باهنر- به فاصله کمتر از 2 هفته، شور و هیجان انتخابات جدید، سراسر کشور را فرا گرفت و حضرت آیتالله خامنهای رئیسجمهور جدید با 4 میلیون رأی بیشتر از بنیصدر، سکان قوه مجریه را به دست گرفتند. چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری، اخبار پیروزیهای پیدرپی رزمندگان در جبهههای مواجهه با متجاوزان صدام، تمام افکار عمومی کشور را به خود اختصاص داد. حتی کشت و کشتاری که تیمهای ترور سازمان در کوچه و خیابان شهرهای کوچک و بزرگ به راه انداخته بودند، نمیتوانست این سطح از اخبار خوش و سرنوشتساز را تحتالشعاع قرار دهد.
* تاریخنگار، پژوهشگر و نویسنده دفاع مقدس
ارسال به دوستان
جنایت در خیابان و سوپرمارکت
«عروس هزار داماد منافقین» به این جنایتها پاسخ دهد!
سیدروحالله امینآبادی: این روزها نام داعش و جنایتهای آن ورد زبانهاست و کسی اگر میخواهد دیگری را مورد اهانت قرار دهد، او را به داعش منتسب میسازد یا صفت داعشی را بر او بار میکند. داعش اگر از میانه دهه اخیر فعالیتهای جنایتکارانه خود را آغاز کرد و به شهرت رسید، در ایران، گروهک موسوم به «مجاهدین خلق» یا همان «منافقین»، در طول دهه 60 با ترور بیش از 17 هزار انسان، نقش استاد تمام را برای داعش ایفا کرد!
خداوند متعال در سوره نساء آیه 93 میفرماید: وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَالله عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا؛ و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است که در آن جاوید (معذب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد.
و در سوره مائده آیه 32 میخوانیم: «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا»؛ هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است.
17 هزار انسان بیگناه در طول دهه 60 تنها به اتهام مومن بودن به اسلام و انقلاب اسلامی توسط این سازمان جهنمی ترور شده و به شهادت رسیدند. افرادی چنین میپندارند که گویا منافقین تنها مقامات جمهوری اسلامی از جمله بهشتی، باهنر، رجایی و... را ترور کرده و به شهادت رساندهاند، ولی بررسی روزشمار تحولات دهه 60 نشان میدهد منافقین اگر چه ابتدا برای به دستگیری سریع قدرت دست به ترور مقامات عالیرتبه زدند اما از مهرماه سال 1360 به این نتیجه رسیدند که برای دستیابی به مقصود باید ابتدا سربازهای این بازی شطرنج را که همان مردم باشند ترور و با ایجاد رعب و وحشت از صحنه خارج کنند.
جنایتهایی که این گروهک در طول دهه 60 مرتکب شد، دارای همان مختصاتی است که داعش امروز به آن مشهور و معروف است.
در ادامه به تنها چند مورد از جنایات منافقین تنها در مهرماه سال 60 و به نقل از جراید آن روزها میپردازیم تا مشخص شود منافقین، مردم حامی جمهوری اسلامی را چونان سربازانی میدیدند که برای دسترسی به فرمانده اصلی باید این سربازان را از بین برده و به این ترتیب به رهبران اصلی انقلاب رسیده و قدرت را به دست آورند!
* حمله به یک سوپرمارکت!
حدود ساعت 8:30 بعدازظهر 15مهر 1360، یک 3 راهی بسیار قوی که توسط منافقین در سوپرمارکت اسدی واقع در خیابان خلد برین شیراز تعبیه شده بود منفجر شد و در آن ضمن وارد آمدن خسارات مالی، یک نفر از مشتریان این سوپرمارکت به نام غلامحسین زندپور بازنشسته ارتش به شهادت رسید.(1)
* حمله به مغازه نجاری!
در همین روز گروهی از منافقین در حالی که شعار میدادند و تیراندازی میکردند، به داخل یک مغازه نجاری که متعلق به پدر یکی از پاسداران کمیته مرکزی قزوین بود، یک شیشه کوکتل مولوتف پرتاب کردند. این عده با آتش زدن چند لاستیک فرسوده و تیراندازیهای ممتد قصد ایجاد رعب و وحشت در میان مردم را داشتند.(2)
جنایتهایی که میخوانید به فاصله کمی اتفاق افتاده است، از جمله «یکی از افراد فعال و مومن در یزد در مقابل مغازه نفت فروشیاش از سوی 2 منافق مورد سوء قصد قرار گرفت که بر اثر اصابت 3 گلوله به سینه به شهادت رسید».(3)
یا «دکتر سیدابراهیم فقیهی، پزشک مسلمان و متعهد و فعال بیمارستانهای مقدسی و نمازی شیراز ساعت دوازده20 مهر 1360 از سوی منافقین در خیابان صورتگر این شهر مورد سوء قصد قرار گرفت و مجروح شد که پس از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نایل آمد».(4)
* حمله به کتابخانه و ترور کتابخوانها!
مهرماه 1360 یعنی زمانی که گروهک منافقین از ترور آیتالله بهشتی و 72 تن از یاران با وفای انقلاب در هفتم تیرماه این سال و ترور رئیسجمهور و نخستوزیر مکتبی، شهیدان رجایی و باهنر در هشتم شهریور و صدها ترور دیگر به نتیجه دلخواه نرسیده بود، «۳ تروریست گروهک منافقین مسلح به کلاشینکف به کتابخانه ابوذر واقع در جاده لاکان رشت حمله کردند که بر اثر تیراندازی، یکی از اعضای انجمن اسلامی کتابخانه مذکور از ناحیه گردن زخمی شد».(5)
یا حدود ساعت نوزده 20 مهر 1360 «یک اتومبیل پیکان در خیابان هدایت شیراز منفجر شد و ۲ تن به طرز فجیعی به شهادت رسیدند. سرنشینان این اتومبیل یک زن 22 ساله و یک دختر 6 ساله بودند که بر اثر انفجار بمبی که توسط عوامل منافق ضدانقلاب جاسازی شده بود به کلی سوخته و قطعه قطعه شدند».(6)
در همین روزها «چند منافق مسلح به منزل یک فرد به جرم متدین بودن او در آبکنار بندر انزلی حمله کردند و قصد داشتند با پرتاب نارنجک اعضای خانواده او را ترور کنند که با عمل نکردن نارنجک با شلیک چند گلوله علی کاظمی نوجوان 13 ساله را هنگام نماز صبح از ناحیه کمر مورد اصابت قرار داده و زخمی کردند».(7)
البته این تنها مهرماه 1360 نبود که منافقین در آن دست به ترور افراد کوچه و خیابان زده بودند، هر چند در این ایام ترورها تشدید شده بود ولی نگاهی به جراید دهه 60 نشان میدهد گروهک نفاق هر جا که توانست بمبگذاری کرد و هر جا توانست فردی را تنها به اتهام مومن بودن به اسلام و انقلاب ترور کرده و به شهادت رساند.
از جمله در سالن ایستگاه راهآهن قم بمبگذاری کرده و 5 نفر را شهید و مجروح ساخت.(8)
یا سوم اسفند 1360 « بر اثر انفجار یک بمب بسیار قوی که در زیر یک کامیون حمل زباله شهرداری جاسازی شده بود 11 نفر به شهادت رسیده و 25 نفر نیز مجروح شدند».(9)
یا شهریور 1363 «منافقین با انفجار یک بمب در میدان راهآهن تهران 17 تن را شهید و 300 تن را مجروح ساختند».(10)
و صد البته در این گزارش به هزاران ترور منافقین در طول دهه 60 که بعضی از این ترورها و جنایات رکورد شکنجه را جابهجا کرده است اشارهای نکردهایم، کافی است برای فهم یکی از هزاران جنایت منافقین در طول دهه 60 «عملیات مهندسی» را در گوگل جستوجو کرده یا به کتاب «عملیات مهندسی» که به بررسی کارنامه تروریستی بخش ویژه نظامی سازمان مجاهدین خلق در سالهای 1361-1357 پرداخته، نگاهی بیندازید.
در این عملیات منافقین که مبتنی بر شکنجههای سخت، شنیع و طاقتفرسا بود، تعدادی از پاسداران به طرز وحشتناکی به شهادت رسیدند. طالب طاهری و محسن میرجلیلی ۲ نفر از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی بودند که زیر شکنجههای شدید منافقین در عملیات مهندسی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
با همه این اوصاف «مریم قجر عضدانلو» معروف به «مریم رجوی» که عروس هزار داماد منافقین است، دوشنبه 30 تیر سال جاری، در یک کنفرانس طی سخنانی به جای پاسخگویی به هزاران جنایت این گروهک در طول دهه 60 و پس از آن در حق 2 ملت ایران و عراق، انگشت اتهام را به سوی مردم ایران و مسؤولان
«جمهوری اسلامی» نشانه میگیرد تا کسی را جرات یا فکر آن نباشد که از او بپرسد: این 17 هزار انسان که خداوند متعال کشتن یکی از آنها را موجب خلود ابدی در آتش جهنم (نساء/ 93 )
و همانند نابودی کل بشر (مائده/32) اعلام کرده است به کدامین گناه کشته شدند؟!
آری! ملت ایران، با اساتید داعش درگیر بود؛ زمانی که داعشی نبود!
-----------------------------------
پینوشتها
1- کیهان، 16 مهر 1360، صفحه 15
2- اطلاعات، 16 مهر 1360، صفحه 4
3- اطلاعات، 15 مهر 1360، صفحه 4
4- اطلاعات، 20 مهر 1360، صفحه 2
5- کیهان، 13 مهر 1360، صفحه 3
6- کیهان، 21 مهر 1360، صفحه 3
7- کیهان، 13 مهر 1360، صفحه 3
8- جمهوری اسلامی، 3 تیر 1360، صص 1 و 8
9- اطلاعات، 3 اسفند 1360، صفحه 3
10- جمهوری اسلامی، 3 شهریور 1363، صص 1 و 8
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|